کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غلام روی آن ماهم که مهر آسمانستی
    جمال او به زیبایی حیات جاودانستی
    چو حق بنوشت بر رویش تمامی اصل قرآن را
    رخ او مصحف خوبی و خطش ترجمانستی
    چو حق خوب است خوبان را از آنرو دوست می دارد
    به خوبی شد چنان پیدا که از خود در نهانستی
    همه خوبی از او دارند و او خوبی ز نطق خود
    به خوبی زلف و خط دال است و نون ابروانستی
    به جان ابروی او گر زد ز غمزه سوی دل تیری
    همی نالم ز ابرویش که تیر اندر کمانستی
    چو جفت ابرویش طاق است بر بالای چشمانش
    برم سجده بر ابرویش که چشمش سرگرانستی
    به هر چیزی که رو آرم برابر هست روی او
    همه اشیا شده روشن چو او جمله عیانستی
    ندانم چون دهد اشیا نشان از نقش روی او
    که رویش را ز پیدایی نشانش بی نشانستی
    خط رویش بود دایم نماز و سجده خود را
    چو قامت زان قد و قامت قیامت آن زمانستی
    چو او در صورت جویا همی جوید ز خود خود را
    همان چیزی که جوینده همی جوید همانستی
    همه یک ذات سی و دو یکی عاشق یکی دلبر
    چو باشد سی و دو یک شی ء چه جای این و آنستی
    شد اینجا سی و دو دلبر شد آنجا سی و دو عاشق
    چو هر دو سی و دو هستند همان یک غیب دانستی
    از آن است سی و دو عاشق به روی سی و دو دایم
    که سی و دو ز سی و دو دل و هم دلستانستی
    بود آن سی و دو آدم که هست از بیست و هشت پیدا
    که هست آن احمد مرسل که سلطان دو کانستی
    چو شد این بیست و هشت منشق از او شد سی و دو ظاهر
    ز احمد شد عیان آدم، چو اصل جسم و جانستی
    بیا بشنو دگر مطلع ز وصف احمد امی
    که این مطلع از آن بهتر که وصفش بی کرانستی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha