کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر چه داد سخن در زمانه من دادم
    ستاره وار زمانه نمی دهد دادم
    زمانه گرچه زمن یافته است روزی داد
    چرا به من ندهد آنچه من بدو دادم
    رهی نماند زنظم سخن که نسپردم
    دری نماند زلفظ دری که نگشادم
    به شعر من همه اهل زمانه دل شادند
    چه اوفتاد مرا کز زمانه ناشادم
    مرا زطالع من دولتی نمی زاید
    چه وقت بود زطالع که من در او زادم
    در این زمانه عزیزم به فضل و عز از من
    غریب گشت چو در ذل غریب افتادم
    به نظم و نثر نکو در زمانه یاد من است
    چه کرده ام که سعادت نمی کند یادم
    ستارگان که به فریادم از نحوستشان
    چرا به گوش رضا نشنوند فریادم
    چو آب دیده و خاک ره ار چه خوار شدم
    ببین ز روی لطافت چو آتش و بادم
    اگر ز روی لباسم خراب می بینی
    خراب نیستم از روی فضل آبادم
    از آن گهی که قدم در جهان نهادستم
    دراین جهان قدمی شادمانه ننهادم
    اگر چه پیش تو استاده ام چو شاگردان
    ز راه علم و هنر در زمانه استادم
    ندیده هیچ مرادی ز یار شیرین لب
    به بیستون جفا مانده همچو فرهادم
    چو در جهانم بی بهره از نعیم جهان
    چو روزگار جهان از جهان برون بادم
    چو حال من ز صروف جهان خلل پذرفت
    ز حال خویش خبر در جهان فرستادم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha