به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتیرباعی هاشمارهٔ ۵: تا دورم از آن دو زلف مشکین بتاب

2970عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا دورم از آن دو زلف مشکین بتاب
از آتش دل، ز دیده میریزم آب
اکنون چکنم که بخت برگشته من
گفتار بنامه کرد و دیدار بخواب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴: زان شب که نهاد روی بر بالش ما 2شمارهٔ ۵: تا دورم از آن دو زلف مشکین بتاب 3شمارهٔ ۶: ای داروی جان خستگانت، درلب 4شمارهٔ ۷: بر ما رقم خطا پرستی همه هست 5شمارهٔ ۸: تن دردادم به درد عاشق فکنت 6شمارهٔ ۹: بر عرض تو، گر عارضه ئی چیرشدست 7شمارهٔ ۱۰: تا عاقله ی ما دل دیوانه ی ماست 8شمارهٔ ۱۱: گردون بلند قدر، همتای تو نیست 9شمارهٔ ۱۲: پیراهن دل، محنت و اندوه بس است 10شمارهٔ ۱۳: چون دایره ی لب تو، در هم پیوست 11شمارهٔ ۱۴: هرچند ز تو بما رسد فریاد است 12شمارهٔ ۱۵: تا شربت عاشقی چشیدم زغمت 13شمارهٔ ۱۶: در نامه ی تو، قلم چو گردن بفراشت 14شمارهٔ ۱۷: در رهگذر باد، چراغی که توراست 15شمارهٔ ۱۸: تقدیر هر آنچه کردنی بود بکرد 16شمارهٔ ۱۹: یکدل چه کند، هزار جانبازی کرد 17شمارهٔ ۲۰: دل دوش دم از هوای دلبر میزد 18شمارهٔ ۲۱: چندانکه مجال وهم انسان باشد 19شمارهٔ ۲۲: دردا، که ز عمر مایه ی سود نماند 20شمارهٔ ۲۳: تقدیر هر آنچه کردنی بود بکرد 21شمارهٔ ۲۴: حاشا که ز دل، مهر تو آسان برود 22شمارهٔ ۲۵: خاک قدم تو، آب خورشید برد 23شمارهٔ ۲۶: این، بسکه زچشم من گهر خواهد چید 24شمارهٔ ۲۷: دست تو، کزو گنج گهر می زاید 25شمارهٔ ۲۸: در بند تو بیوفاست دل چه توان کرد 26شمارهٔ ۲۹: صد پاره وجود را، فرو بیخته اند 27شمارهٔ ۳۰: امشب منم و وصال آن سرو بلند 28شمارهٔ ۳۱: ایزد، دلکی مهر فزایت بدهاد 29شمارهٔ ۳۲: آن سرو خرامان به چمن، بازرسید 30شمارهٔ ۳۳: ما را خط تو داد وفاداری داد 31شمارهٔ ۳۴: بر شاخ شکر، لعل تو دُرها پرورد 32شمارهٔ ۳۵: بر من چو فراق آن بهشتی گذرد 33شمارهٔ ۳۶: چون بی رخ دلبر است ایام بهار 34شمارهٔ ۳۷: امروز مئی در کف و یاری در پیش 35شمارهٔ ۳۸: روزم همه چون شب آمد، از درد فراق 36شمارهٔ ۳۹: هر شب ز دل و چشم خود ای شمع چگل 37شمارهٔ ۴۰: در خواب شبی، هم نفس یار شدم 38شمارهٔ ۴۱: آنم که برد رشک بر امروز، دی ام 39شمارهٔ ۴۲: تا دست به چشم شوخ و تنگش داریم 40شمارهٔ ۴۳: جوینده آن خاطر عاطر مائیم 41شمارهٔ ۴۴: دل، بر تو بدل نمی گزیند چه کنم 42شمارهٔ ۴۵: غمگین دلکی، ز راه دور آوردم 43شمارهٔ ۴۶: بنشین و ز دل هوای خوبان بنشان 44شمارهٔ ۴۷: عشق تو، کز و چاک زدم پیراهن 45شمارهٔ ۴۸: من بودم و دوش، یار سیمین تن من 46شمارهٔ ۴۹: سودای میان تهی، ز دل بیرون کن 47شمارهٔ ۵۰: حسن نباید که بود بیش از این 48شمارهٔ ۵۱: چشمم که همیشه جوی خون آید از او 49شمارهٔ ۵۲: دل بسته اوست چون جدا مانده از او 50شمارهٔ ۵۳: لطفی است ز لعل دلستان آخر تو 51شمارهٔ ۵۴: تا از بر من برفتی ای بینائی 52شمارهٔ ۵۵: گر دل ندهی، از تو شکایت کنمی 53شمارهٔ ۵۶: گر با من دُرد خواره داری سرمی 54شمارهٔ ۵۷: نی گفت که پای در گلم بود بسی 55شمارهٔ ۵۸: ای خالق ذوالجلال وای بار خدای 56شمارهٔ ۵۹: گه طعمه ی مور اژدهائی سازی 57شمارهٔ ۶۰: شبها، ز تو من دور و تو یار دگری 58شمارهٔ ۶۱: از جان که نداشت هیچ سودم، تو بهی 59شمارهٔ ۶۲: با صحبت جان بوصل جانان نرسی 60شمارهٔ ۶۳: ای خاک چو کان دل توانگر داری 61شمارهٔ ۶۴ - گویند این دو بیت را در مرض موت گف ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ