کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ببار ای مغنی نوائی شگفت

    گرفته رها کن که خوابم گرفت

    وگر زان ترنم شوم خفته نیز

    نبینم مگر خواب آشفته نیز

    چو آمد گه عزم فرفوریوس

    بنه بر شتر بست و بنواخت کوس

    به هم‌صحبتان گفت کاین باغ نغز

    که منظور چشمست و ریحان مغز

    چو پایندگی نیستش در سرشت

    چه تاریک دوزخ چه روشن بهشت

    ز دانائی ماست ما را هراس

    که از رهزن ایمن نشد ره شناس

    کمان گر همیشه خمیده بود

    قبا دوز را قب دریده بود

    ترازوی چربش فروشان به رنگ

    بود چرب و چربی ندارد به سنگ

    همه ساله محمل کش بار گنج

    نیاساید از محنت و درد و رنج

    چو پرداخت زین نقش پرگار او

    کشیدند خط نیز بر کار او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha