به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

نجم الدین رازی

نجم الدین رازیرباعی هاشمارهٔ ۶: ز آن روی که راه عشق راهی تنگ است

2530عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ز آن روی که راه عشق راهی تنگ است
نه با خودمان صلح و نه با کس جنگ است
شد در سر نام و ننگ عمر همه خلق
ای بیخبران چه جای نام و ننگ است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵: در عشق توام جهان سرایی تنگ است 2شمارهٔ ۶: ز آن روی که راه عشق راهی تنگ است 3شمارهٔ ۷: تا بر سر کوی عشق تو منزل ماست 4شمارهٔ ۸: تا بر سر ما سایهٔ شاهنشه ماست 5شمارهٔ ۹: از ما تو هر آنچه دیده ای سایهٔ ماست 6شمارهٔ ۱۰: هر سبزه که در کنار جویی رسته است 7شمارهٔ ۱۱: مقصود وجود انس و جان آیینه است 8شمارهٔ ۱۲: این مرتبهٔارب چه حد مشتاقی است 9شمارهٔ ۱۳: عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوس ...10شمارهٔ ۱۴: آمد شب و بازگشتم اندر غم دوست 11شمارهٔ ۱۵: گفتا: هر دل به عشق ما بینا نیست 12شمارهٔ ۱۶: درد تو ز هر محتضری خالی نیست 13شمارهٔ ۱۷: با یار نواز غم کهن باید گفت 14شمارهٔ ۱۸: هر شب به مثال پاسبان کویت 15شمارهٔ ۱۹: ما را نه خراسان نه عراق است مراد 16شمارهٔ ۲۰: غم با لطف تو شادمانی گردد 17شمارهٔ ۲۱: شمع ار چه من داغ جدایی دارد 18شمارهٔ ۲۲: عشق است که لذت جوانی ببرد 19شمارهٔ ۲۳: هر دم ز وجود خود ملالم گیرد 20شمارهٔ ۲۴: آن را که دل از عشق پر آتش باشد 21شمارهٔ ۲۵: حاشا که دلم از تو جدا داند شد 22شمارهٔ ۲۶: با روی تو روی کفر و ایمان بنماند 23شمارهٔ ۲۷: در عشق تو شادی و غمم هیچ نماند 24شمارهٔ ۲۸: کار من و تو بی من و تو ساخته اند 25شمارهٔ ۲۹: صحرا به گل و لاله بیاراسته اند 26شمارهٔ ۳۰: عشاق تو از الست مست آمده اند 27شمارهٔ ۳۱: عشاق که آفتاب عالمتابند 28شمارهٔ ۳۲: ز آن پیش که نور بر ثریا بستند 29شمارهٔ ۳۳: در خوشه مگر سر کشیئی می دیدند 30شمارهٔ ۳۴: عشاق که ماه عالم جاویدند 31شمارهٔ ۳۵: مردان رهش زنده به جانی دگرند 32شمارهٔ ۳۶: دل قبلهٔ جان جمال روی تو کند 33شمارهٔ ۳۷: درد دل خسته دردمندان دانند 34شمارهٔ ۳۸: ای دل این ره به قیل و قالت ندهند 35شمارهٔ ۳۹: آن روز که دوختی مرا دلق وجود 36شمارهٔ ۴۰: خوی سبعی ز نفست ار باز شود 37شمارهٔ ۴۱: گر دولت درد دین ترا دست دهد 38شمارهٔ ۴۲: آن روز که کار وصل را ساز آید 39شمارهٔ ۴۳: عشاق ترا هشت بهشت تنگ آید 40شمارهٔ ۴۴: سیر آمده ای ز خویشتن می باید 41شمارهٔ ۴۵: بازی که همی دست ملک را شاید 42شمارهٔ ۴۶: جز دست تو زلف تو نیارست کشید 43شمارهٔ ۴۷: این هفت سپهر در نوشتیم آخر 44شمارهٔ ۴۸: بازی بودم پریده از عالم ناز 45شمارهٔ ۴۹: ما مست ز بادهٔ الستیم هنوز 46شمارهٔ ۵۰: ای آنکه نشسته اید پیرامن شمع 47شمارهٔ ۵۱: دل کرد بسی نگاه در دفتر عشق 48شمارهٔ ۵۲: گه هشیارم ز باده گاهی مستم 49شمارهٔ ۵۳: تا باغم عشق تو هم آواز شدم 50شمارهٔ ۵۴: شاها چو دمی روی به مقصود آرم 51شمارهٔ ۵۵: عمری است که در راه تو پای است سرم 52شمارهٔ ۵۶: از عشق مهی چو برلب آمد جانم 53شمارهٔ ۵۷: هر دل نکشد بار بیان سخنم 54شمارهٔ ۵۸: شمع است رخ خوب تو پروانه منم 55شمارهٔ ۵۹: ز آن باده نخورده ام که هشیار شوم 56شمارهٔ ۶۰: ما شیر و می عشق تو با هم خوردیم 57شمارهٔ ۶۱: تا ظن نبری که ما ز آدم بودیم 58شمارهٔ ۶۲: ماییم ز خود وجود پرداختگان 59شمارهٔ ۶۳: شاها بر تو به تحفه صد جان بردن 60شمارهٔ ۶۴: در بحر عمیق غوطه خواهم خوردن 61شمارهٔ ۶۵: فردا که مقدسان خاکی مسکن 62شمارهٔ ۶۶: افراز ملوک را نشیبی است مکن 63شمارهٔ ۶۷: گفتم: که زد این چنین دم سرد که من؟64شمارهٔ ۶۸: دل مغز حقیقت است تن پوست ببین 65شمارهٔ ۶۹: آن دم که نبود بود من بودم و تو 66شمارهٔ ۷۰: ای دل بیدل به نزد آن دلبر رو 67شمارهٔ ۷۱: ای سلسله زلف تو دلها بسته 68شمارهٔ ۷۲: ای ساقی خوش بادهٔ ناب اندر ده 69شمارهٔ ۷۳: ای پیر مغان می مغانی درده 70شمارهٔ ۷۴: شمع ازلی دل منت پروانه 71شمارهٔ ۷۵: ای لعل لبت به خون دلها تشنه 72شمارهٔ ۷۶: عاقل به چه امید درین شوم سرای 73شمارهٔ ۷۷: در دام میا که مرغ این دانه نه ای 74شمارهٔ ۷۸: ای شمع بخیره چند بر خود خندی 75شمارهٔ ۷۹: ای دل تو اگر مست نه ای هشیاری 76شمارهٔ ۸۰: با عشق جمال ما اگر همنفسی 77شمارهٔ ۸۱: تا شد دل خسته فتنهٔ روی کسی 78شمارهٔ ۸۲: گر روز پسین چراغ عهدم نشکی 79شمارهٔ ۸۳: ای عاشق اگر به کوی ما گام زنی 80شمارهٔ ۸۴: ای حسن ترا به عشق لایق چو منی 81شمارهٔ ۸۵: تا زاغ صفت به جیفه پر آلایی 82شمارهٔ ۸۶: ای نسخهٔ نامهٔ الهی که تویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ