به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قطران تبریزی

قطران تبریزیرباعی هاشمارهٔ ۳۴: هر کان رخ و آن زلف و لب دید

1780عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هر کان رخ و آن زلف و لب دید
می معدن سیم و روز جفت شب دید
هر کان خط و خذ و زلف و آن غبغب دید
خورشید بقوس و ماه در عقرب دید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۳: صد بار بدل پند بکردم نشنید 2شمارهٔ ۳۴: هر کان رخ و آن زلف و لب دید 3شمارهٔ ۳۵: گویند بهر درد بود صابر مرد 4شمارهٔ ۳۶: آنی که دل من از تو خرم گردد 5شمارهٔ ۳۷: از دوستی تو جز ندامت ناید 6شمارهٔ ۳۸: تا کی ز فراق بر دلم بند بود 7شمارهٔ ۳۹: بیداد گرا بگرد بیداد مگرد 8شمارهٔ ۴۰: نیمی ز دلم باد شد و نیمی گرد 9شمارهٔ ۴۱: از چشم و دل من آب و آتش خیزد 10شمارهٔ ۴۲: با دام تو گاه غمزه لشگر شکند 11شمارهٔ ۴۳: از دست و سنانت آب و آذر خیزد 12شمارهٔ ۴۴: بر شاخ گل دولت تو خار نماند 13شمارهٔ ۴۵: خون جگر ما بقمی بیش نبود 14شمارهٔ ۴۶: ای شاه نخستین سفرت میمون باد 15شمارهٔ ۴۷: هرچند ترا زمان بجان رنجان کرد 16شمارهٔ ۴۸: ایزد چو بزرگ شهریاری نکند 17شمارهٔ ۴۹: آن را که چو من زبان گهربار بود 18شمارهٔ ۵۰: نوروز مهین جم همایون آورد 19شمارهٔ ۵۱: شاپور عدیل مجد گردونی باد 20شمارهٔ ۵۲: ایزد همه دولت جهانی بتو داد 21شمارهٔ ۵۳: ایزد همه ساله هست با مردم راد 22شمارهٔ ۵۴: تا مهر فکند بر من آن سرو بلند 23شمارهٔ ۵۵: آنرا که چنو نگار دلکش باشد 24شمارهٔ ۵۶: هان تشنه جگر مجوی زین باغ ثمر 25شمارهٔ ۵۷: بسیار شنیدم من و دیدم بسیار 26شمارهٔ ۵۸: تا تو نکنی بدشمن و دوست نظر 27شمارهٔ ۵۹: با من ز قضای بد برآشفت دیار 28شمارهٔ ۶۰: ای زلف تو از رخان من پرچین تر 29شمارهٔ ۶۱: ای گشته بیداد و بدی کردن چیر 30شمارهٔ ۶۲: نیمی ز تنم کمان شد و نیمی تیر 31شمارهٔ ۶۳: چون کشته ببینم دو لب کرده فراز 32شمارهٔ ۶۴: بنگر که چه گفت با دلم چشم براز 33شمارهٔ ۶۵: تب خاله مرا نمود معشوقه ز ناز 34شمارهٔ ۶۶: گر روز قضا خدا ترا پرسد باز 35شمارهٔ ۶۷: نیمی ز دلم کبک شد و نیمی باز 36شمارهٔ ۶۸: خاموش بوم تا نکند چندین ناز 37شمارهٔ ۶۹: گر خیزد هیچ دیبه از هیچ طراز 38شمارهٔ ۷۰: آن بت که بهین لفظ بود دشنامش 39شمارهٔ ۷۱: تا غایب شد بت از کنار شمنش 40شمارهٔ ۷۲: ای گشته ببیداد و بدی کردن فاش 41شمارهٔ ۷۳: دندان تو و لب تو ای شهره رفیق 42شمارهٔ ۷۴: چون چشمه آفتاب بر چرخ فلک 43شمارهٔ ۷۵: دیدار بتان بیغش و دلشان غشناک 44شمارهٔ ۷۶: سه چیز ترا سه چیز داده است جمال 45شمارهٔ ۷۷: نسگالیده وصال آن مه نیک سگال 46شمارهٔ ۷۸: گویند مرا بهجر آن ماه چگل 47شمارهٔ ۷۹: چون ماه بود میان زین میر اجل 48شمارهٔ ۸۰: تا کرد جهان زیر قلم میر اجل 49شمارهٔ ۸۱: تا با تو شدم ز گردش دهر همال 50شمارهٔ ۸۲: دیدم صنمی ز نور باری نه ز گل 51شمارهٔ ۸۳: از طعنه و قول دشمن ای مهر گسل 52شمارهٔ ۸۴: هم هست مرا هوای آن زلف بخم 53شمارهٔ ۸۵: هر چند که بی بهانه دوری ز برم 54شمارهٔ ۸۶: زان قد چو شمشاد بفریاد دلم 55شمارهٔ ۸۷: تا کی ز فراق دوست فریاد کنم 56شمارهٔ ۸۸: ما شاخ هوای تو ز دل برکندیم 57شمارهٔ ۸۹: ما نامه عزل مهر تو بنوشتیم 58شمارهٔ ۹۰: ما دل ز هوای مهر تو ببریدیم 59شمارهٔ ۹۱: یکباره دل از هوای تو بگسستیم 60شمارهٔ ۹۲: هندو بچه ای ببرد از راه دلم 61شمارهٔ ۹۳: کوشم که بپوشم انده و نخروشم 62شمارهٔ ۹۴: از بهر تو گنج خویشتن پالودم 63شمارهٔ ۹۵: با چشم و لبت شرنگ و شکر بینم 64شمارهٔ ۹۶: گویند مرا ز عشق آن تازه صنم 65شمارهٔ ۹۷: تا دور شدی تو از من ای سرو روان 66شمارهٔ ۹۸: ای کرده ببند دوستی بسته دلم 67شمارهٔ ۹۹: چون بیتو بوم جفت غم و درد بوم 68شمارهٔ ۱۰۰: خواهم که همیشه با تو پیوسته بوم 69شمارهٔ ۱۰۱: از بسکه ز ناکسان رسید آزارم 70شمارهٔ ۱۰۲: ای دوست بیا تا ره دیگر گیریم 71شمارهٔ ۱۰۳: یوسف روئی کز او فغان کرد دلم 72شمارهٔ ۱۰۴: ما دل ز وفا و مهر تو برداریم 73شمارهٔ ۱۰۵: تا همبر من نشسته خاموشم 74شمارهٔ ۱۰۶: تا بنده آن رخان تابنده شدم 75شمارهٔ ۱۰۷: روی تو گل و بوی تو نسرین دارم 76شمارهٔ ۱۰۸: افتادم در دام بتی سیم اندام 77شمارهٔ ۱۰۹: بیمارم و ناردان لبت پندارم 78شمارهٔ ۱۱۰: هر گه که ترا بطبع پاک انگارم 79شمارهٔ ۱۱۱: یک بوسه بدادی بمن ای بت افزون 80شمارهٔ ۱۱۲: آن زلف سیه بلای جانست ای جان 81شمارهٔ ۱۱۳: از کبر دلا دست بعیوق مزن 82شمارهٔ ۱۱۴: ای کام دل من و بلای حوران 83شمارهٔ ۱۱۵: بر چرخ جوانمرد شبیخون کردن 84شمارهٔ ۱۱۶: در کار جهانیان گشاد است از تو 85شمارهٔ ۱۱۷: ای دوست مرا بدشمنان دادی تو 86شمارهٔ ۱۱۸: خورشید بچهر و سرو بالائی تو 87شمارهٔ ۱۱۹: ای مایه نیکوئی مقام دل تو 88شمارهٔ ۱۲۰: سرگشته و زار و بیقرارم بی تو 89شمارهٔ ۱۲۱: از دیده میان رود خونم بی تو 90شمارهٔ ۱۲۲: پیوسته چو شمع در گدازم بی تو 91شمارهٔ ۱۲۳: ای دل صنمی بده برده قرار من و تو 92شمارهٔ ۱۲۴: آن چشم نگر بناز و خواب آلوده 93شمارهٔ ۱۲۵: گر بنده بدم کنون شدم یکره شاه 94شمارهٔ ۱۲۶: تا دست من از دامن تو شد کوتاه 95شمارهٔ ۱۲۷: برداشت بت من از سر آن چتر سیاه 96شمارهٔ ۱۲۸: ای طره تو ز مشگ و از عنبر به 97شمارهٔ ۱۲۹: گر سوی هوا دلم همی جوید راه 98شمارهٔ ۱۳۰: دوش آمد دست سوده و آسوده 99شمارهٔ ۱۳۱: ای عالم علم جاودان از درگاه 100شمارهٔ ۱۳۲: ای زهره جبین نیست چو رخسار تو ماه 101شمارهٔ ۱۳۳: ناگه ز درم در آمد آن سرو سهی 102شمارهٔ ۱۳۴: تا از بر من تو دوست دور افتادی 103شمارهٔ ۱۳۵: گر برده دلم بر تو حاصل نبدی 104شمارهٔ ۱۳۶: تا جامه مدح تو بپوشید رهی 105شمارهٔ ۱۳۷: اقبال و مراد و کامرانی داری 106شمارهٔ ۱۳۸: هرگه که کنی مصاف لشگر شکنی 107شمارهٔ ۱۳۹: چندین سخن تلخ شنودن تا کی 108شمارهٔ ۱۴۰: زانگه که مرا بیافریده است خدای 109شمارهٔ ۱۴۱: صد بوسه بدادمش بزیر کف پای 110شمارهٔ ۱۴۲: راز دل ازین و آن نهفتن تا کی 111شمارهٔ ۱۴۳: ای ترک بگنجه از کجا افتادی 112شمارهٔ ۱۴۴: افکنده و کنده است آن شمع سرای 113شمارهٔ ۱۴۵: گر دل بوفای تو هبا داشتمی 114شمارهٔ ۱۴۶: عناب لبا چو برگ عناب شدی 115شمارهٔ ۱۴۷: هرچند تو در کنار من بیشتری 116شمارهٔ ۱۴۸: بیجاده لب و یاسمن اندام منی 117شمارهٔ ۱۴۹: ای آنکه خجستگی تو دادی بهمای 118شمارهٔ ۱۵۰: ای ترک ستمکاره و بیدادگری 119شمارهٔ ۱۵۱: ای آنکه بروی قبله خوبانی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ