به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانیرباعی هاشمارهٔ ۸۲: بنمای رخ ار کام منت می باید

1100عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بنمای رخ ار کام منت می باید
زان پیش که دود از آتشت برناید
آنکس که به آتشت دمی گرم نشد
از دود تو گر کور نگردد شاید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۱: دوران فلک چون تو شهی ننماید 2شمارهٔ ۸۲: بنمای رخ ار کام منت می باید 3شمارهٔ ۸۳: خورشید رخت شبی که وصل آراید 4شمارهٔ ۸۴: ای صبر نگفتی چو غمی پیش آید 5شمارهٔ ۸۵: چون حق مروت و کرم نگزارید 6شمارهٔ ۸۶: چون کار من از شهاب بر چرخ رسید 7شمارهٔ ۸۷: برخاست دلم تا دگری بگزیند 8شمارهٔ ۸۸: آن دل که ز غم خون شد اگر به بیند 9شمارهٔ ۸۹: یاد تو چو جان در دل من بنشیند 10شمارهٔ ۹۰: ای دل طمع از جفاپرستی بردار 11شمارهٔ ۹۱: جانم به سر زلف مشوش بگذار 12شمارهٔ ۹۲: ای از غم هجران تو ای طرفه نگار 13شمارهٔ ۹۳: یارم سخن عشوه نهاد اندر بار 14شمارهٔ ۹۴: یک تیر جفا نماند کان زیبا یار 15شمارهٔ ۹۵: با من چو گل ار شبی بپیوندد یار 16شمارهٔ ۹۶: ای دل ز ره دراز می آید یار 17شمارهٔ ۹۷: گر دیده بدی روی ترا یوسف مصر 18شمارهٔ ۹۸: من دوش به یار گفتم ای تنگ شکر 19شمارهٔ ۹۹: چون لطف سماع هست جامی کم گیر 20شمارهٔ ۱۰۰: با یار جفا جوی پس از هجر دراز 21شمارهٔ ۱۰۱: بی زلف تو شد چشم من از ابر خجل 22شمارهٔ ۱۰۲: یک دست به مصحف و دگر دست به جام 23شمارهٔ ۱۰۳: دی از می عشق مست برخاسته ام 24شمارهٔ ۱۰۴: ای چرخ به زیر پای تو پست شدم 25شمارهٔ ۱۰۵: گفتم که مگر داد بزرگی دادم؟26شمارهٔ ۱۰۶: گفتم که به مهر یار دل بسپردم 27شمارهٔ ۱۰۷: گفتم ز دم سرد رهان یک بارم 28شمارهٔ ۱۰۸: چون عود اگر چه تن بلاکش دارم 29شمارهٔ ۱۰۹: از چشم خود ابر را خجل می دارم 30شمارهٔ ۱۱۰: دل بر تو فشانم ار بسوزی جگرم 31شمارهٔ ۱۱۱: تا کی غم وصل تو پر آوازه خورم 32شمارهٔ ۱۱۲: چون در شب هجر تو فرو شد روزم 33شمارهٔ ۱۱۳: گفتم به مراعات دل و تن برسم 34شمارهٔ ۱۱۴: تن کو که بدو ناز و دلال تو کشم؟35شمارهٔ ۱۱۵: ماییم درین زمانه سر دفتر غم 36شمارهٔ ۱۱۶: جان خواست ز من دوش بت دلگسلم 37شمارهٔ ۱۱۷: پیوسته ز روزگار دشمن کامم 38شمارهٔ ۱۱۸: روزی که سراپرده بر افلاک زنم 39شمارهٔ ۱۱۹: در شیوه عشق بیش ازین کم نزنم 40شمارهٔ ۱۲۰: با دل گفتم کای دل پرفن! چکنم؟41شمارهٔ ۱۲۱: چندانکه به کار خود فرو می بینم 42شمارهٔ ۱۲۲: هر عذر که با یار بداندیش نهم 43شمارهٔ ۱۲۳: چون غنچه اگر بند دهان بگشایم 44شمارهٔ ۱۲۴: گر معتکف در وثاق تو نیم 45شمارهٔ ۱۲۵: ای دیده اقبال به رویت نگران 46شمارهٔ ۱۲۶: مه اهل سپاهان و مه بدعهدیشان 47شمارهٔ ۱۲۷: زان زر هوسی که خیزد از کان سخن 48شمارهٔ ۱۲۸: آن عاقل دوست همچو ابله دشمن 49شمارهٔ ۱۲۹: تقویم نو ای معجز طبع تو سخن!50شمارهٔ ۱۳۰: صد طعنه ز هر گدای می خوردم من 51شمارهٔ ۱۳۱: آساید اگر شوی تو همخوابه من 52شمارهٔ ۱۳۲: کندم همه شب ریش ز عشقت تا تو!53شمارهٔ ۱۳۳: ای گشته زیان مملکت سود از تو!54شمارهٔ ۱۳۴: هر تخم که کاشتم نیامد به درو 55شمارهٔ ۱۳۵: چون سایه نه نیستم نه هستم بی تو 56شمارهٔ ۱۳۶: وصلی که مرا به ناز پروردی کو؟57شمارهٔ ۱۳۷: ای شب چکنم چاره! من از بهر خدای 58شمارهٔ ۱۳۸: ای برده دلم به صد هزار استادی!59شمارهٔ ۱۳۹: صد عشوه نغز و دلستان آوردی 60شمارهٔ ۱۴۰: با دل گفتم چو دلبری بگزیدی 61شمارهٔ ۱۴۱: ای موی سپید! اگر شبی با یاری 62شمارهٔ ۱۴۲: ای دل! تو اگر ز رنج جان پرهیزی 63شمارهٔ ۱۴۳: زان دل ز من ای سرو سهی! نستانی 64شمارهٔ ۱۴۴: هر شب صنما! که رای زی خنده کنی 65شمارهٔ ۱۴۵: یک دم به وصال با رهی ناسایی 66شمارهٔ ۱۴۶: آنکس که به چهره بوستانیست تویی 67شمارهٔ ۱۴۷: در معرکه شیر آتش انگیز تویی 68شمارهٔ ۱۴۸: دل گفت مرا که آن بت از دلجویی 69شمارهٔ ۱۴۹: ای غم! تو فراق من گزینی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ