کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همای عافیت آن روز از قفس بپرید
    که در دمادم یک استخوانش صد سگ دید
    مشو ز نیک و بد چرخ نیک و بد زنهار
    که نیک او ز بد و سر ز پای نیست پدید
    بر آسمان و زمین همچو صبح گل هرگز
    نه خنده زد که نه در حال خنده جامه درید
    ز دام دهر حذر کن که صد هزاران مرغ
    در اوفتاد که یک دانه امید نچید
    مباش طالب مال و جمال کس کاینجا
    ز خون کنند عروس وز آب مروارید
    خیال مردن در خواب هم نمی بینی
    اگر چه صبح قیامت ز عارضت بدمید
    هزار جانش فدا کاندرین عدم خانه
    چو عنکبوت کفن هم به دست خویش تنید
    گشاده دار درت پیش از آنکه بسته شود
    درآن دهان چو قفلت زبان همچو کلید
    میان ببند چو گردون و گوشه بنشین
    که قطب گشت هر آنکس که گوشه بگزید
    چرا یگانه عالم شد آفتاب از آنک
    زخود علایق انجم به تیغ تیز برید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha