کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دل به عشق روی تو از جان برآمده
    جان در هوای تو ز تن آسان برآمده
    از خنده خیال لب لاله رنگ تو
    از بوستان جان گل خندان برآمده
    آبی که آن ز چشمه حیوان برآمدی
    بر چهره ات ز چاه زنخدان برآمده
    در حلقهای زلف پراکنده بر رخت
    کافور تر ز مشک پریشان برآمده
    از اشک چشم و خون دلم خاک کوی تو
    دریا شده وز او در و مرجان برآمده
    از بس که رنج برد دلم وز وفای تو
    دردت به من بمانده و درمان برآمده
    تا آتش فراق تو در جانم اوفتاد
    یکباره دود ازین دل بریان برآمده
    تا جعد دلربای تو چوگان به کف گرفت
    شور از هزار مجلس و میدان برآمده
    برعکس چرخ گرته پیروزه ترا
    خورشید و اختران ز گریبان برآمده
    در درد فرقت تو من مستمند را
    دود از تو دل فرو شده و جان برآمده
    بر من جهان فروخته عشق تو و به من
    بوسی به صد جهان ز تو ارزان برآمده
    بر نامه مراد من از تو ولی زمن
    مقصود خصم و کامه هجران برآمده
    افغان و ناله (فلکی) بی تو بر فلک
    چندان رسید کز فلک افغان برآمده
    تا حاجیان بعاشر ذوالحجه حج کنند
    در حج شده حوایج ایشان برآمده
    یارب ز قرب مقصد و قتل عدوت باد
    موقف تمام گشته و قربان برآمده
    از عون همت تو مهمات ملک و دین
    بی یاری خلیفه و سلطان برآمده
    نامت جهان گرفته و کام تو در جهان
    چندان که رای توست دو چندان برآمده
    سم سمند تو به سمنگان فرو شده
    گرد سپاه تو ز سپاهان برآمده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha