کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بادا همه ساله ذخرة الدین
    آسوده ز فتنه زمانه
    شهزاده شیر دل فریدون
    آن چون پدر از جهان یگانه
    میری که ز قدر درگهش را
    بر شد به فلک بر آستانه
    شد ناوک فتنه جهان را
    جان و دل دشمنش نشانه
    تاب سر تیغ آبدارش
    گشت آتش مرگ را زبانه
    اقبال و بقا و عز و دولت
    داده به تو بخت بی بهانه
    در خواسته بودی ای خداوند
    زین پیش ز من یکی سمانه
    مردانه سمانه که چون او
    ناید دگری ز آشیانه
    بگذاشتم و نماند در شهر
    ناجسته سرای و کوی و خانه
    گفتند که هست در فلان کوی
    در خانه دختر فلانه
    لیکن زنکی است جادو و شوم
    در دهر به جادوئی فسانه
    زن چون که مرا بدید برجست
    بستد می و سیخ و شاخشانه
    برداشت برابر من از دور
    بر وزن حراره این ترانه
    کای ریش و کله زده شانه
    وی گه به سبیل و خون به خانه
    تا روز حراره باز رستی
    من خود شده بودم از میانه
    بنگر که به جستجوی مرغی
    این واقعه طرفه است یا نه؟
    تا دهر بود تو را درد باد
    اقبال و بقای جاودانه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha