به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آن نه زلفست آنکه او برعارض رخشان نهارصورت ظلمست کو بر عدل نوشیروان نهادتوبه و سوگند ما را تاب از هم باز کردزلف را تا تاب داد و بر رخ رخشان نهادبوسه گر بر سنگ بدهد سنگ گردد چون شکریا رب، این چندین حلاوت بر لبی نتوان نهاد!
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.