کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو بشناخت آهنگری پیشه کرد
    از آهنگری اره و تیشه کرد
    چو این کرده شد چارهٔ آب ساخت
    ز دریای‌ها رودها را بتاخت
    به جوی و به رود آبها راه کرد
    به فرخندگی رنج کوتاه کرد
    چراگاه مردم بدان برفزود
    پراگند پس تخم و کشت و درود
    برنجید پس هر کسی نان خویش
    بورزید و بشناخت سامان خویش
    بدان ایزدی جاه و فر کیان
    ز نخچیر گور و گوزن ژیان
    جدا کرد گاو و خر و گوسفند
    به ورز آورید آنچه بد سودمند
    ز پویندگان هر چه مویش نکوست
    بکشت و به سرشان برآهیخت پوست
    چو روباه و قاقم چو سنجاب نرم
    چهارم سمورست کش موی گرم
    برین گونه از چرم پویندگان
    بپوشید بالای گویندگان
    برنجید و گسترد و خورد و سپرد
    برفت و به جز نام نیکی نبرد
    بسی رنج برد اندران روزگار
    به افسون و اندیشهٔ بی‌شمار
    چو پیش آمدش روزگار بهی
    ازو مردری ماند تخت مهی
    زمانه ندادش زمانی درنگ
    شد آن هوش هوشنگ بافر و سنگ
    نپیوست خواهد جهان با تو مهر
    نه نیز آشکارا نمایدت چهر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha