کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دریغا که بد مهر گردان جهان
    ندارد وفا با کسی جاودان
    نباید همی بست دل را در وی
    که بس نابکارست و بس زشت روی
    بسا مهر پیوسته و بسته دل
    که او کرد بی کام دل زیر گل
    بس اومیدها را که دردل شکست
    بسی بندها کو گشاد و ببست
    اگر من بگویم که با من چه کرد
    چه آورد پیشم زداغ وز درد
    بماند عجب هر کس از کار من
    خورد تا بجاوید تیمار من
    مرا قصه زین طرفه تر اوفتاد
    ولیکن نیارم گذشتن بهٔاد
    اگر زندگانی بود، آن سمر
    بگویم که چون بد همه سر بسر
    چه کردند با من ز مکر و حیل
    کسانی کشان بود دل پر دغل
    ز مرد و زن و پیر و برنا به هم
    ز شهری و ترک و ز بیش و ز کم
    سپردم بهٔزدان من آن را تمام
    کهٔزدان کند حکم روز قیام
    ستاند ز هر ناکسی داد من
    رسد روز محشر به فریاد من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha