کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا چو یاد خراسان گذر کند بضمیر

    ز خون دیده کنم همچو لاله برگ زریر

    چنانم آتش دل بر فلک زبانه زند

    که یک شرر بود از شعله هاش چرخ اثیر

    اگر چه بیرخ احبابم وز چرخ نفور

    و گر چه با غم اصحابم و هزار نفیر

    ولی شراب و ربابم مرتبست مدام

    شراب خون دلست و رباب ناله زیر

    مرا که یکنفس از دوستان نبود شکیب

    مرا که بیرخ جانان دمی نبود گزیر

    بصورتی فلک افکند دور ازیشانم

    که عقل خیره بماند در آن گه تصویر

    بصد حیل طلب وصل دوستان کردم

    ولی بحیله دگرگون نمیشود تقدیر

    پیام ابن یمین ای نسیم باد صبا

    بگوی بر سر بالین یاریک شبگیر

    که گر حیات بماند بوصل با ز رسیم

    ور از تو دور بمیریم عذر ما بپذیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha