به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جمال الدین اصفهانی

جمال الدین اصفهانیرباعی هاشمارهٔ ۵۰: جانا زمن سوخته به زین پرسند

2150عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

جانا زمن سوخته به زین پرسند

به زین زمن خسته مسکین پرسند

گفتی که ازان عربده چون بودی دوش

آنرا که چنان زنند چونین پرسند؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۹: روزی که بر منت گذاری باشد 2شمارهٔ ۵۰: جانا زمن سوخته به زین پرسند 3شمارهٔ ۵۱: افسوس که شد جوانی و چیز نماند 4شمارهٔ ۵۲: تا کی ز توام جفای دلسوز رسد 5شمارهٔ ۵۳: نه با تو مرا خلوت و جام می بود 6شمارهٔ ۵۴: تا طره بدان روی دلارای افکند 7شمارهٔ ۵۵: شاها بتو ایزد همه آفاق سپرد 8شمارهٔ ۵۶: زین پس دل من بمهر یکتا نشود 9شمارهٔ ۵۷: شبهای جهان مگر بهم پیوستند 10شمارهٔ ۵۸: هر دم ز توام غمی دگر باید برد 11شمارهٔ ۵۹: زاواز خوش تو عقل مدهوش شود 12شمارهٔ ۶۰: ناگاه چنین کرانه جوئی که چه بود 13شمارهٔ ۶۱: چون بیخبری از غمم ایماه چه سود 14شمارهٔ ۶۲: یک شهر همیکنند فریاد و نفیر 15شمارهٔ ۶۳: زینگونه که شد خوار و فرومایه هنر 16شمارهٔ ۶۴: گفتم که چراست گرد آن تنگ شکر 17شمارهٔ ۶۵: تا من ز رخ خوب تو گشتم مهجور 18شمارهٔ ۶۶: جانا نم دیده وتف سینه نگر 19شمارهٔ ۶۷: ای روی ترا برده مه چرخ نماز 20شمارهٔ ۶۸: گفتی مگذر بکوی ما در زین پس 21شمارهٔ ۶۹: در جامه ازرق آن بت عشوه فروش 22شمارهٔ ۷۰: زلفی که همی نهاد سر بر قدمش 23شمارهٔ ۷۱: آن ماه که آفتاب نامست رخش 24شمارهٔ ۷۲: نادیده هنوز آن رخ غم پردازش 25شمارهٔ ۷۳: یک بوسه زلعل خویش کم گیر و ببخش 26شمارهٔ ۷۴: گفتم که بزلف در کجا دارم دل 27شمارهٔ ۷۵: در هجر تو گفتم که ز جان میترسم 28شمارهٔ ۷۶: در فرقت تو دلی پر از خون دارم 29شمارهٔ ۷۷: دلخسته آنزلف چو چوگان توام 30شمارهٔ ۷۸: بر آتش غم فتاده چون زلف توام 31شمارهٔ ۷۹: در عشق تو تیره حال چون خال توأم 32شمارهٔ ۸۰: بی دیدن دوست دیدگانرا چکنم 33شمارهٔ ۸۱: من آتش دشمنان بباد انگارم 34شمارهٔ ۸۲: من جمله زبان ز حرص چون بید شدم 35شمارهٔ ۸۳: بگذشت ز عشق دولت بی غمیم 36شمارهٔ ۸۴: ایدل نکنی تو زین فضولیها کم 37شمارهٔ ۸۵: از دور زمانه هیچ می ناسایم 38شمارهٔ ۸۶: گفتم ز چه چون بوصل مقدور شوم 39شمارهٔ ۸۷: گفتم در گوش اگر دهی راه سخن 40شمارهٔ ۸۸: اکنون که فلک بقصد من بست میان 41شمارهٔ ۸۹: دی وعده خلاف کردم ای عهد شکن 42شمارهٔ ۹۰: جز در سر زلف تو نیاساید جان 43شمارهٔ ۹۱: ای دل غم را نهاد باید گردن 44شمارهٔ ۹۲: نی رای تو بر سر عنایت کردن 45شمارهٔ ۹۳: دل گر غم تو چنین خورد وای بر او 46شمارهٔ ۹۴: تا چند کشیم جور عالم من و تو 47شمارهٔ ۹۵: پیراهن و فوطه بر تن روشن تو 48شمارهٔ ۹۶: تا دست رهی گسست از دامن تو 49شمارهٔ ۹۷: زینسان که منم بعشق در کیست بگو 50شمارهٔ ۹۸: زلفی که همه سال دل و جان برد او 51شمارهٔ ۹۹: دوشم چه شبی بود ز دل تاب شده 52شمارهٔ ۱۰۰: نا یافته شهرخی ز وصلش ناگاه 53شمارهٔ ۱۰۱: در باغ شدم قصد سوی می کرده 54شمارهٔ ۱۰۲: گه تاب سر زلف مشوش میده 55شمارهٔ ۱۰۳: دلدار کمان دلبری کرد بزه 56شمارهٔ ۱۰۴: از بسکه همیکنم بشب ناله و آه 57شمارهٔ ۱۰۵: جانا تو چنین بجنگ با من زچه 58شمارهٔ ۱۰۶: در لطف بنکته سخن میمانی 59شمارهٔ ۱۰۷: گر دسترسی بسیم و زر داشتمی 60شمارهٔ ۱۰۸: ایدل اگرم امان جان بایستی 61شمارهٔ ۱۰۹: بر زلف تو از گره نشان بایستی 62شمارهٔ ۱۱۰: در ساخته بر غم من دیگر جای 63شمارهٔ ۱۱۱: یکروز بطبع با رهی دم نزنی 64شمارهٔ ۱۱۲: باز این دل سرگشته هجران پیمای 65شمارهٔ ۱۱۳: بی دیدن من جان جهانم چونی 66شمارهٔ ۱۱۴: ما را ندهد سپهر یک جرعه می 67شمارهٔ ۱۱۵: نه چون رخ تو گلی بود یاسمنی 68شمارهٔ ۱۱۶: ای بیش ز مه بنیکوئی و کم نی 69شمارهٔ ۱۱۷: گر روی چو مه ز من نهانی نکنی 70شمارهٔ ۱۱۸: دی وعده خلاف آمد ازان آزردی 71شمارهٔ ۱۱۹: تا چند دل آزاری و رخ برتابی 72شمارهٔ ۱۲۰: خود از همه کار جور کردن دانی 73شمارهٔ ۱۲۱: ایدوست اگر نصیحتم میشنوی 74شمارهٔ ۱۲۲: در حسن مماثلت بیوسف نکنی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ