به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
یک قطعه سوی بنده فرستاد مجددین
کان را بصد قصیده نشاید جواب کرد
معنی روشن وی و الفاظ عذب وی
آنکرده با سخن که بسنگ آفتاب کرد
خط شریف او بنکوئی چوآن نگار
کاندر بهار تازه بصحرا سحاب کرد
تشویر خوردم الحق و چونان خجل شدم
کز شرم خاطرم رخ از و در نقاب کرد
طبعم بطعنه گفت که برخیز و شرم دار
کس سنگ را معارض در خوشاب کرد؟
از روی حسب حال بگفت این سه چاربیت
پس توبه کرد طبعم و رای صواب کرد
گلگونه نشاط چه رنگ آورد بگوی
زیرا که از خجالت طبعم چو آب کرد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.