کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک قطعه سوی بنده فرستاد مجددین

    کان را بصد قصیده نشاید جواب کرد

    معنی روشن وی و الفاظ عذب وی

    آنکرده با سخن که بسنگ آفتاب کرد

    خط شریف او بنکوئی چوآن نگار

    کاندر بهار تازه بصحرا سحاب کرد

    تشویر خوردم الحق و چونان خجل شدم

    کز شرم خاطرم رخ از و در نقاب کرد

    طبعم بطعنه گفت که برخیز و شرم دار

    کس سنگ را معارض در خوشاب کرد؟

    از روی حسب حال بگفت این سه چاربیت

    پس توبه کرد طبعم و رای صواب کرد

    گلگونه نشاط چه رنگ آورد بگوی

    زیرا که از خجالت طبعم چو آب کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha