شمارهٔ ۱
سر که یابد گسسته کیسنه را
دور باشد بتاوه کرسنه را
شمارهٔ ۲
نه ز ریکاشه جامۀ سنجاب
شمارهٔ ۳
شاه غزنین چو نزد او بگذشت
چون دویزه بگردش اندر گشت
شمارهٔ ۴
او مرآن را در آن یله کرده است
مهر او را ز دل خله کرده است
شمارهٔ ۵
صعب چون بیم و تلخ چون غم جفت
تار چون گور و تنگ چون دل زفت
شمارهٔ ۶
مرورا گشت گردن و سر و پشت
سر بسر کوفته بکاج و بمشت
شمارهٔ ۷
هر چه دارد ز تو دریغش نیست
شمارهٔ ۸
من بدین شادم و تو شادی سخت
شمارهٔ ۹
زان مثا حال من بگشت و بتافت
که کسی شال جست و دیبا یافت
شمارهٔ ۱۰