کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عاشقی ترک خواب و خور کرده

    جای خود را ز گریه تر کرده

    حیرت حسن دوست جانش را

    از تن خویش بی‌خبر کرده

    دایم اندر نماز و روزهٔ عشق

    درس عشاق را ز بر کرده

    پیش تیر ارادت معشوق

    جگر خویش را سپر کرده

    کارش از دست خود بدر رفته

    یارش از کوی خود بدر کرده

    در ره کوی دوست بی‌سر و پا

    دل و جان داده، پا ز سر کرده

    همت عالیش عراقی را

    سفر راه پرخطر کرده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha