به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

شاه نعمت الله

شاه نعمت اللهقطعاتقطعهٔ شمارهٔ ۷: دوش تا روز ما به هم بودیم

2070عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دوش تا روز ما به هم بودیم

لذتی یافتم که چه توان گفت

بندگی خدای خود کردم

حرمتی یافتم که چه توان گفت

دست و پایش خوشی ببوسیدم

حضرتی یافتم که چه توان گفت

رحمتی کرد بر من مسکین

رحمتی یافتم که چه توان گفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1قطعهٔ شمارهٔ ۶: لفظ الف و دو لام و یک ها 2قطعهٔ شمارهٔ ۷: دوش تا روز ما به هم بودیم 3قطعهٔ شمارهٔ ۸: خودنمائی می کنی با عاشقان 4قطعهٔ شمارهٔ ۹: گنج اسما به من عطا فرمود 5قطعهٔ شمارهٔ ۱۰: ماسوی الله جز خیالی نیست می ...6قطعهٔ شمارهٔ ۱۱: ای جان پدر به حال ما رحمی کن 7قطعهٔ شمارهٔ ۱۲: غیرتش غیر دوست فانی کرد 8قطعهٔ شمارهٔ ۱۳: گر سبوئی شکست یا جامی 9قطعهٔ شمارهٔ ۱۴: نعمت الله همه جهان بگرفت 10قطعهٔ شمارهٔ ۱۵: کفر سر زلف بت به دست آر 11قطعهٔ شمارهٔ ۱۶: مائیم حضور نعمت الله 12قطعهٔ شمارهٔ ۱۷: هر چه در کاینات موجود است 13قطعهٔ شمارهٔ ۱۸: سر کل چون کله نهد بر سر 14قطعهٔ شمارهٔ ۱۹: هر که کشته شود به عشق خدا 15قطعهٔ شمارهٔ ۲۰: انس با محبوب اگر گیرد محبّ 16قطعهٔ شمارهٔ ۲۱: در راه خدا پای برهنه گو برو 17قطعهٔ شمارهٔ ۲۲: چون شتا آمد شتا مقلوب کن 18قطعهٔ شمارهٔ ۲۳: ملک و ملکوت هر دو انسان 19قطعهٔ شمارهٔ ۲۴: هیچمان از کسی دریغی نیست 20قطعهٔ شمارهٔ ۲۵: نزد ما عین نیست غیری کو 21قطعهٔ شمارهٔ ۲۶: عقل از چه به غایت مال است 22قطعهٔ شمارهٔ ۲۷: به قدر حوصله‌ها جام می دهد س ...23قطعهٔ شمارهٔ ۲۸: اندکی ذوق اگر کسی را هست 24قطعهٔ شمارهٔ ۲۹: بلبل بوستان یارانم 25قطعهٔ شمارهٔ ۳۰: بر در غیر می روی حیف است 26قطعهٔ شمارهٔ ۳۱: بنه رو بر در میخانهٔ او 27قطعهٔ شمارهٔ ۳۲: رفته بودم به سوی بحر محیط 28قطعهٔ شمارهٔ ۳۳: گر چهل صبح از سر اخلاص 29قطعهٔ شمارهٔ ۳۴: هر چه بینی نعمت الله بود 30قطعهٔ شمارهٔ ۳۵: هر که او حجتی چنان دارد 31قطعهٔ شمارهٔ ۳۶: موئی به میان ما نگنجد 32قطعهٔ شمارهٔ ۳۷: راستی کن که مرد کج رفتار 33قطعهٔ شمارهٔ ۳۸: توبه از توبه می کنم ای دوست 34قطعهٔ شمارهٔ ۳۹: شاه عالم پناه دانی کیست 35قطعهٔ شمارهٔ ۴۰: آب ماهان که خاک بر سر او 36قطعهٔ شمارهٔ ۴۱: شیخ الاسلام احمد جامی 37قطعهٔ شمارهٔ ۴۲: هر کمالی که هست در عالم 38قطعهٔ شمارهٔ ۴۳: روی غیری ندیده دیدهٔ ما 39قطعهٔ شمارهٔ ۴۴: پیوسته شکسته باش چون ما 40قطعهٔ شمارهٔ ۴۵: من طالب او چگونه باشم 41قطعهٔ شمارهٔ ۴۶: مگر منعم بگوید شکر نعمت 42قطعهٔ شمارهٔ ۴۷: نسب بی حسب چنان نبود 43قطعهٔ شمارهٔ ۴۸: ای که پرسی ز حال میر تمور 44قطعهٔ شمارهٔ ۴۹: پیش ازین گر مرا حجابی بود 45قطعهٔ شمارهٔ ۵۰: طرهٔ شب را مطرّا کرده اند 46قطعهٔ شمارهٔ ۵۱: جملهٔ ذرات اکوان سر به سر 47قطعهٔ شمارهٔ ۵۲: جام بی می کی دهد ذوق ای پسر 48قطعهٔ شمارهٔ ۵۳: آفتابی تو و ما سایهٔ تو 49قطعهٔ شمارهٔ ۵۴: شهرتی یافته است می گویند 50قطعهٔ شمارهٔ ۵۵: این هیولا عجوزه‌ای عجب است 51قطعهٔ شمارهٔ ۵۶: کار عالم به پختگی باشد 52قطعهٔ شمارهٔ ۵۷: هر چه می‌خواست آنچنان گردید 53قطعهٔ شمارهٔ ۵۸: پیوسته شکسته باش چون ما 54قطعهٔ شمارهٔ ۵۹: حق تعالی وجود انسانی 55قطعهٔ شمارهٔ ۶۰: هر که با رند مست بنشیند 56قطعهٔ شمارهٔ ۶۱: هر که او نقص دیگری گوید 57قطعهٔ شمارهٔ ۶۲: جان جاهل به مرغکی ماند 58قطعهٔ شمارهٔ ۶۳: بلبل گلستان معشوقم 59قطعهٔ شمارهٔ ۶۴: ساقی باید که می ببخشد 60قطعهٔ شمارهٔ ۶۵: ما چو حلوایی و حلوا یار ماست 61قطعهٔ شمارهٔ ۶۶: آنکه حق را به خویشتن بیند 62قطعهٔ شمارهٔ ۶۷: ای که پرسی ز حال میر تمور 63قطعهٔ شمارهٔ ۶۸: موجود منقسم به دو قسم است نز ...64قطعهٔ شمارهٔ ۶۹: در نی نیزه بین که رفعت او 65قطعهٔ شمارهٔ ۷۰: آفتابی تو و ما سایهٔ تو 66قطعهٔ شمارهٔ ۷۱: در آینهٔ وجود حادث 67قطعهٔ شمارهٔ ۷۲: دل جام جهان نمای عشق است 68قطعهٔ شمارهٔ ۷۳: صنع خدا نگر که به حکمت چگونه ...69قطعهٔ شمارهٔ ۷۴: در حقیقت یکی عدد نبود 70قطعهٔ شمارهٔ ۷۵: چون جمالش صد هزاران روی داشت 71قطعهٔ شمارهٔ ۷۶: جام گیتی نما به دست آر 72قطعهٔ شمارهٔ ۷۷: گرد ملک عدم چه می‌گردی 73قطعهٔ شمارهٔ ۷۸: التفاتی به غیر او نکنی 74قطعهٔ شمارهٔ ۷۹: ای که گویی فقیر مسکین مرد 75قطعهٔ شمارهٔ ۸۰: بار او می کش و خوشی می رو 76قطعهٔ شمارهٔ ۸۱: خلق حسن باشدش هر که حسینی بو ...77قطعهٔ شمارهٔ ۸۲: بنمود جمال او به خوابم 78قطعهٔ شمارهٔ ۸۳: ساقی اگر باده از آن خم دهد 79قطعهٔ شمارهٔ ۸۴: همه عالم چو سایه سجده کنان 80قطعهٔ شمارهٔ ۸۵: هر کجا محدثی بود بی ‌شک 81قطعهٔ شمارهٔ ۸۶: از صد هزار سالک فردی رسد به ...82قطعهٔ شمارهٔ ۸۷: سوی اللّه چیست ای صوفی صافی 83قطعهٔ شمارهٔ ۸۸: علماء رسوم می بینم 84قطعهٔ شمارهٔ ۸۹: چون کمال همه بود به وجود 85قطعهٔ شمارهٔ ۹۰: موج و بحر و حباب قطره تمام 86قطعهٔ شمارهٔ ۹۱: شاها کرمی بکن مکن جنگ 87قطعهٔ شمارهٔ ۹۲: کیمیای ولایتی دارم 88قطعهٔ شمارهٔ ۹۳: پرسند ز من چه کیش داری 89قطعهٔ شمارهٔ ۹۴: هر کجا شهریست اقطاع من است 90قطعهٔ شمارهٔ ۹۵: در خرابات رند و سرمستم 91قطعهٔ شمارهٔ ۹۶: شنیدم ساقی سرمست می گفت 92قطعهٔ شمارهٔ ۹۷: پیدا شده در عالم آن نور جمال ...93قطعهٔ شمارهٔ ۹۸: به درد دل گرفتارم به من ده د ...94قطعهٔ شمارهٔ ۹۹: نعمت‌اللّهم وز آل رسول 95قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۰: تا اعتباری کرده‌ام این سایه ...96قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۱: خطی کو را نه حسن است و نه ت ...97قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۲: تن خرقه و سر کلاه و پایت نع ...98قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۳: بر لب دریا چه می گردی نشین 99قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۴: در مرتبه ای جسمست در مرتبه ...100قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۵: وصله ای از خرقهٔ ما هر که ی ...101قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۶: ار قضای خدای عزوجل 102قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۷: چو پادشاه در عالم گدای حضرت ...103قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۸: دست در دست زن مزن خواجه 104قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۹: نیم تنی ملک سلیمان گرفت 105قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۰: گفته بودم تو را که گندم کار 106قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۱: واحدیت یکی است از وجهی 107قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۲: نیک و بد را به لطف خود بنوا ...108قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۳: منم که همت من جز خدا نمی جو ...109قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۴: منم که همت من جز خدا نمی جو ...110قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۵: دولتت را که هست پاینده 111قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۶: نود و هفت سال عمر خوشی 112قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۷: هرکس که لباس احدی پوشیده 113قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۸: در روزه و در زکوة و در حج 114قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۹: در خواجه باغ صبحگاهی 115قطعهٔ شمارهٔ ۱۲۰: ای که می‌پوشی لباس اهل دل ی ...116قطعهٔ شمارهٔ ۱۲۱: به کرامات صوفیی در جنگ 117قطعهٔ شمارهٔ ۱۲۲: ذکر حق قوت خویشتن سازد 118قطعهٔ شمارهٔ ۱۲۳: لشکر پادشه بسی باشد 119قطعهٔ شمارهٔ ۱۲۴: تو گر جمعیتی خواهی طلب کن ا ...120قطعهٔ شمارهٔ ۱۲۵: ای که گویی حجاب او غیر است 121قطعهٔ شمارهٔ ۱۲۶: گر زانکه ز اهل اعتباری 122قطعهٔ شمارهٔ ۱۲۷: گر به خانه روی و در بندی 123قطعهٔ شمارهٔ ۱۲۸: نعمت اللهم وز آل رسول 124قطعهٔ شمارهٔ ۱۲۹: از خدا این و آن طلب چه کنی 125قطعهٔ شمارهٔ ۱۳۰: منت خدای را که ندارم به هیچ ...126قطعهٔ شمارهٔ ۱۳۱: بعضی طلبند مال فانی 127قطعهٔ شمارهٔ ۱۳۲: گیرم که حباب را بیابی 128قطعهٔ شمارهٔ ۱۳۳: عقل هر دم دم ز جائی می زند 129قطعهٔ شمارهٔ ۱۳۴: ما خیالیم و در حقیقت او

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ