به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

انوری ابیوردی

انوری ابیوردیرباعیاترباعی شماره ۴۲: از تو طمعم یکی صراحی باده است

2210عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از تو طمعم یکی صراحی باده است

زیرا که مرا حریفکی افتاده است

چون مست شود مرا بخواهد دادن

زیرا که مرا وعده به مستی داده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1رباعی شماره ۴۱: عشقی که همه عمر بماند این است 2رباعی شماره ۴۲: از تو طمعم یکی صراحی باده است 3رباعی شماره ۴۳: ای شاه جهان ملک جهان حسب تراس ...4رباعی شماره ۴۴: در سایهٔ آن زلف مشوش که تراست 5رباعی شماره ۴۵: دوشینه شب ارچه جانم از رنج بک ...6رباعی شماره ۴۶: کون خر ملک ریش گاو افتادست 7رباعی شماره ۴۷: تا حادثه قصد آل عمران کردست 8رباعی شماره ۴۸: زلف تو از آن دم که دلم بربودس ...9رباعی شماره ۴۹: شاها به خدایی که ترا بگزیدست 10رباعی شماره ۵۰: آن چهره که هرکه وصف او بشنیدس ...11رباعی شماره ۵۱: فرمان تو بر جهان قضای دگرست 12رباعی شماره ۵۲: چون حسن تو رنج من به عالم سمر ...13رباعی شماره ۵۳: در هر طرفی اگرچه یاری دگرست 14رباعی شماره ۵۴: دیدار تو در جهان جهانی دگرست 15رباعی شماره ۵۵: با رای تو صبح ملک بی‌گه خیزست 16رباعی شماره ۵۶: دل در هوس شراب گلرنگ خوشست 17رباعی شماره ۵۷: آن چیست که مقصود جهانی آنست 18رباعی شماره ۵۸: با دل گفتم چو یار بی فرمانست 19رباعی شماره ۵۹: با آنکه دلم در غم هجرت خونست 20رباعی شماره ۶۰: پایی که ز بند عالمی بیرونست 21رباعی شماره ۶۱: گر شرح نمی‌دهم که حالم چونست 22رباعی شماره ۶۲: تا دست امید ما شکستیم ز دوست 23رباعی شماره ۶۳: هردم ز تو گر تازه غمی باید هس ...24رباعی شماره ۶۴: تا خرمن آز را دلت پیمانه‌ست 25رباعی شماره ۶۵: هجران تو دوش چون به من درنگری ...26رباعی شماره ۶۶: ای شاه نجیب کفشگر دانی کیست 27رباعی شماره ۶۷: می‌آمد و از دیدهٔ ما می‌نگریس ...28رباعی شماره ۶۸: از وصل تو بر کناره می‌باید زی ...29رباعی شماره ۶۹: ای دل یارت که سر به سر کبر و ...30رباعی شماره ۷۰: بوطالب نعمه طالب نعمت نیست 31رباعی شماره ۷۱: پایی که نه در هوای تو در گل ن ...32رباعی شماره ۷۲: پای تو اگرچه در وفا محکم نیست 33رباعی شماره ۷۳: تا چند طلب کنم وفای تو که نیس ...34رباعی شماره ۷۴: گر درخور قدر همتم سیمی نیست 35رباعی شماره ۷۵: محنت‌زده‌ای که کلبه‌ای داشت ب ...36رباعی شماره ۷۶: گر بنده دو روز خدمتت را بگذاش ...37رباعی شماره ۷۷: اندوه تو چون دلم به شادی نگذا ...38رباعی شماره ۷۸: چون آتش سودای تو جز دود نداشت 39رباعی شماره ۷۹: اندوه تو چون دلم به شادی انگا ...40رباعی شماره ۸۰: عمری که تر و خشک من آن بود گذ ...41رباعی شماره ۸۱: دلبر ز وفا و مهر یکسر بگذشت 42رباعی شماره ۸۲: با دل گفتم که آن بتم دوش نهفت 43رباعی شماره ۸۳: با گل گفتم شکوفه در خاک بخفت 44رباعی شماره ۸۴: چشمم ز غمت به هر عقیقی که بسف ...45رباعی شماره ۸۵: از گردش این هفت مخالف بر هفت 46رباعی شماره ۸۶: سلطان که جهان جواد ازو بیش نی ...47رباعی شماره ۸۷: عیشی که نمودم از جوانی همه رف ...48رباعی شماره ۸۸: معشوق مرا عهد من از یاد برفت 49رباعی شماره ۸۹: سلطان که جهان به عدل آراست بر ...50رباعی شماره ۹۰: دلبر چو دلم به عشوه بربود برف ...51رباعی شماره ۹۱: آن بت که به انصاف نکو بود برف ...52رباعی شماره ۹۲: حامی جهان ز جور افلاک برفت 53رباعی شماره ۹۳: آن بت که دلم به زلف چون شست گ ...54رباعی شماره ۹۴: از شعلهٔ لاله جهان نور گرفت 55رباعی شماره ۹۵: چون با غم عشق تو دلم ساز گرفت 56رباعی شماره ۹۶: ای دل بخر آن زلف که دستت نگرف ...57رباعی شماره ۹۷: با یار مرا زور و ستم درنگرفت 58رباعی شماره ۹۸: ای روزی خصم پیش خورد حشمت 59رباعی شماره ۹۹: تا روز به شب چو سوسنم بی‌رویت 60رباعی شماره ۱۰۰: عمری بادت کزو به رشک آید نوح 61رباعی شماره ۱۰۱: عمری جگرم خورد ز بدخویی چرخ 62رباعی شماره ۱۰۲: از چرخ که کامی به مرادم ننها ...63رباعی شماره ۱۰۳: دادم به امید روزگاری بر باد 64رباعی شماره ۱۰۴: جوهر که ز ایزدش همی نامد یاد 65رباعی شماره ۱۰۵: با هرکه زبان چرخ رازی بگشاد 66رباعی شماره ۱۰۶: با قدر تو آب آسمان ریخته باد 67رباعی شماره ۱۰۷: در چشمهٔ تیغ بی‌کفت آب مباد 68رباعی شماره ۱۰۸: هرگز دلم از وفای تو فرد مباد 69رباعی شماره ۱۰۹: ای شاه زمین دور زمان بی‌تو م ...70رباعی شماره ۱۱۰: حسن تو مرا ز نیکوان شاهی داد 71رباعی شماره ۱۱۱: مریخ سلاح چاوشان تو برد 72رباعی شماره ۱۱۲: چون نیست یقین که شب چه خواهد ...73رباعی شماره ۱۱۳: آن نور که ملک یافت از روی تو ...74رباعی شماره ۱۱۴: عاقل چو به حاصل جهان درنگرد 75رباعی شماره ۱۱۵: هر تیره شبی که ره به روزی نب ...76رباعی شماره ۱۱۶: بوطالب نعمه آن جهانی همه مرد 77رباعی شماره ۱۱۷: این عمر که سرمایهٔ ملکیست نه ...78رباعی شماره ۱۱۸: صد پرده شبی فلک ز من بردارد 79رباعی شماره ۱۱۹: خود عهد کسی کسی چنین بگذارد 80رباعی شماره ۱۲۰: گر یک شبه وصل بتم آواز آرد 81رباعی شماره ۱۲۱: باد سحری گذر به کویت دارد 82رباعی شماره ۱۲۲: گر دوست مرا به کام دشمن دارد 83رباعی شماره ۱۲۳: بیننده که چشم عاقبت‌بین دارد 84رباعی شماره ۱۲۴: نه دل ز وصال تو نشانی دارد 85رباعی شماره ۱۲۵: دل گرچه غمت ز جان نهان می‌دا ...86رباعی شماره ۱۲۶: شب رایت مشک رنگ بر کیوان برد 87رباعی شماره ۱۲۷: با آنکه غم عشق تو از من جان ...88رباعی شماره ۱۲۸: دل در غم تو گر به مثل جان نب ...89رباعی شماره ۱۲۹: موری که به چاه شست بازی گذرد 90رباعی شماره ۱۳۰: آن کو به من سوخته خرمن نگرد 91رباعی شماره ۱۳۱: سی سال درخت بخت من بار آورد 92رباعی شماره ۱۳۲: در عرصهٔ ملکی که کمی نپذیرد 93رباعی شماره ۱۳۳: روی تو که شمع لاله زو درگیرد 94رباعی شماره ۱۳۴: گر دست غم تو دامن من گیرد 95رباعی شماره ۱۳۵: روی تو به دلبری جهان می‌گیرد 96رباعی شماره ۱۳۶: رایت که جهان به پشت پای اندا ...97رباعی شماره ۱۳۷: خاک قدم تو تاج خورشید ارزد 98رباعی شماره ۱۳۸: جانا غم تو به هر عطایی ارزد 99رباعی شماره ۱۳۹: رای تو که صلح روز ملک انگیزد 100رباعی شماره ۱۴۰: روزی که خرد سرشک رنگین ریزد 101رباعی شماره ۱۴۱: تشریف هوای تو به هر جان نرسد 102رباعی شماره ۱۴۲: نه مشکل روزگار حل خواهد شد 103رباعی شماره ۱۴۳: از عشق تو درجهان سمر خواهم ش ...104رباعی شماره ۱۴۴: رای تو به هیچ رای خرسند نشد 105رباعی شماره ۱۴۵: آخر دل من به وصل پیروز نشد 106رباعی شماره ۱۴۶: عدل تو چو سایه بر ممالک پوشد 107رباعی شماره ۱۴۷: با آنکه زمانه جز بدی نسگالد 108رباعی شماره ۱۴۸: زلف تو به فتنه باز بیرون آمد 109رباعی شماره ۱۴۹: رخسار تو چون سوسن آزاد آمد 110رباعی شماره ۱۵۰: تا رای تو از قدح به شمشیر آم ...111رباعی شماره ۱۵۱: آنی که کفت ضامن ارزاق آمد 112رباعی شماره ۱۵۲: رنجی که مرا ز هجر آن ماه آمد 113رباعی شماره ۱۵۳: چون سایه دویدم از پسش روزی چ ...114رباعی شماره ۱۵۴: ای دل چه کنی به عشوه خود را ...115رباعی شماره ۱۵۵: پست افکندم غم تو ای سرو بلند 116رباعی شماره ۱۵۶: آن روز که جان نامهٔ عشق تو ب ...117رباعی شماره ۱۵۷: خوی تو ز دوستی چو دامن بفشان ...118رباعی شماره ۱۵۸: ای دل ز هزار دیده خون می‌ران ...119رباعی شماره ۱۵۹: با آنکه همه کار جهان او راند 120رباعی شماره ۱۶۰: چندان که مرا دلبر من رنجاند 121رباعی شماره ۱۶۱: یکباره مرا بلایت از پای نشان ...122رباعی شماره ۱۶۲: ای دیده دل آیت بلا می‌خواند 123رباعی شماره ۱۶۳: چون روز علم زد به حسامت ماند 124رباعی شماره ۱۶۴: هم ابر به دست درفشانت ماند 125رباعی شماره ۱۶۵: خورشید به روشنی رایت ماند 126رباعی شماره ۱۶۶: با روی تو از عافیت افسانه بم ...127رباعی شماره ۱۶۷: مسعود سعادت جهان بود نماند 128رباعی شماره ۱۶۸: ما را بجز از نیاز هیچ چیز نم ...129رباعی شماره ۱۶۹: تا طارم نه سپهر آراسته‌اند 130رباعی شماره ۱۷۰: چشم و دل من که هرچه گویم هست ...131رباعی شماره ۱۷۱: یاران به جهان چشم چو گل بگشا ...132رباعی شماره ۱۷۲: زان پس که دل و دیده بر من سپ ...133رباعی شماره ۱۷۳: بس دور که چرخ و اختران بگذرا ...134رباعی شماره ۱۷۴: در بزمگهی که مطربی کوس کند 135رباعی شماره ۱۷۵: زلف تو مصاف عنبر تر شکند 136رباعی شماره ۱۷۶: دلدار دل مرا ز من باز افکند 137رباعی شماره ۱۷۷: دلبر چو ز من قوت روان باز اف ...138رباعی شماره ۱۷۸: خوش خوش چو مرا دم تودر دام ا ...139رباعی شماره ۱۷۹: گردون به خیال سیر نانت نکند 140رباعی شماره ۱۸۰: شادم به تو گر فلک حزینم نکند 141رباعی شماره ۱۸۱: شمشیر تو با خصم تو پیمان نکن ...142رباعی شماره ۱۸۲: سلطان غمت بنده‌نوازی نکند 143رباعی شماره ۱۸۳: گلها چو به باغ جلوه را ساز ک ...144رباعی شماره ۱۸۴: این طایفه گر مروت آیین نکنند 145رباعی شماره ۱۸۵: قومی که در این سفر مرا همراه ...146رباعی شماره ۱۸۶: گردون چو نشست و خاست تو می‌ب ...147رباعی شماره ۱۸۷: چشم تو در آیینه به چشم تو نم ...148رباعی شماره ۱۸۸: گفت آنکه مرا ره سلامت بنمود 149رباعی شماره ۱۸۹: دستت به سخا چون ید بیضا بنمو ...150رباعی شماره ۱۹۰: با دل گفتم که عشق چون روی نم ...151رباعی شماره ۱۹۱: شبها ز غمت ستم کشم باید بود 152رباعی شماره ۱۹۲: گردون به وصال ما موافق زان ب ...153رباعی شماره ۱۹۳: دوشم ز فراق تو همه شیون بود 154رباعی شماره ۱۹۴: یک نیم دمم از جهان به دست آم ...155رباعی شماره ۱۹۵: بر عید رخت دلم چو پیروز نبود 156رباعی شماره ۱۹۶: دل درخور صحبت دل‌افروز نبود 157رباعی شماره ۱۹۷: گل یک شبه شد هین که چو گستاخ ...158رباعی شماره ۱۹۸: هر کو نه به خدمت تو خرسند شو ...159رباعی شماره ۱۹۹: آخر غم غور از دلم دور شود 160رباعی شماره ۲۰۰: تسلیم چو بر حادثه پیروز شود 161رباعی شماره ۲۰۱: آنرا که خرد مصلحت‌آموز شود 162رباعی شماره ۲۰۲: با آنکه غم از دلم برون می‌نش ...163رباعی شماره ۲۰۳: یک شب مه گردون به رخت می‌نگر ...164رباعی شماره ۲۰۳: یک شب مه گردون به رخت می‌نگر ...165رباعی شماره ۲۰۴: آن روز که بنده خاک خدمت بوسی ...166رباعی شماره ۲۰۵: بیداد فلک پردهٔ رازم بدرید 167رباعی شماره ۲۰۶: زان پس که وصال روی در پرده ک ...168رباعی شماره ۲۰۷: در مستی اگر ببرد خوابم شاید 169رباعی شماره ۲۰۸: جان یک نفس از درد تو می‌ناسا ...170رباعی شماره ۲۰۹: یک در فلک از امید من نگشاید 171رباعی شماره ۲۱۰: بس راه که پای همتم پیماید 172رباعی شماره ۲۱۱: دی قهر تو گفتی که اجل می‌زای ...173رباعی شماره ۲۱۲: زلف تو که در فتنه کنون می‌آی ...174رباعی شماره ۲۱۳: گر بنده ز آب می‌بترسد شاید 175رباعی شماره ۲۱۴: تا رای تو از قدح به شمشیر آی ...176رباعی شماره ۲۱۵: لایق به جان شاه جهانی باید 177رباعی شماره ۲۱۶: هم توسن چرخ زیر زین را شاید 178رباعی شماره ۲۱۷: وصل تو که از سنگ برون می‌آید 179رباعی شماره ۲۱۸: باری بنگر که چشم من چون گرید 180رباعی شماره ۲۱۹: با گل گفتم ابر چرا می‌گرید 181رباعی شماره ۲۲۰: گفتم ز فراق یاسمن می‌گرید 182رباعی شماره ۲۲۱: شد عمر و زمانه را جوادی نرسی ...183رباعی شماره ۲۲۲: گویی که میفکن دبه در پای شتر 184رباعی شماره ۲۲۳: رای تو که آفتاب فضلست و هنر 185رباعی شماره ۲۲۴: ای عشق بجز غمم رفیقی دگر آر 186رباعی شماره ۲۲۵: دی ما و می و عیش خوش و روی ن ...187رباعی شماره ۲۲۶: در دست غمت دلم زبونست این با ...188رباعی شماره ۲۲۷: دل محنت تازه چاشنی کرد آخر 189رباعی شماره ۲۲۸: بر من شب هجر تو سرآید آخر 190رباعی شماره ۲۲۹: ما با این همه غم با که گساری ...191رباعی شماره ۲۳۰: ای ماه تمام برنیایی آخر 192رباعی شماره ۲۳۱: دی گر بفزود عز دین عدل عمر 193رباعی شماره ۲۳۲: خورشید ز رای مقتفی دارد نور 194رباعی شماره ۲۳۳: ای رای تو آفتاب و ای کلک تو ...195رباعی شماره ۲۳۴: هستم شب و روز و روز و شب در ...196رباعی شماره ۲۳۵: منصوریه هر گزت درآمد به ضمیر 197رباعی شماره ۲۳۶: ای چرخ نفور از جفای تو نفیر 198رباعی شماره ۲۳۷: ای دل هم از ابتدا دل از جان ...199رباعی شماره ۲۳۸: از دست تو بنده داستانی شده گ ...200رباعی شماره ۲۳۹: جز بنده رفیق و عاشق و یار مگ ...201رباعی شماره ۲۴۰: از آرزوی خیال تو روز دراز 202رباعی شماره ۲۴۱: ای دست تو در جفا چو زلف تو د ...203رباعی شماره ۲۴۲: آن شد که من از عشق تو شبهای ...204رباعی شماره ۲۴۳: زان شب که به روز برده‌ام با ...205رباعی شماره ۲۴۴: دل شادی روز وصلت ای شمع طراز 206رباعی شماره ۲۴۵: گر در طلب صحبتم ای شمع طراز 207رباعی شماره ۲۴۶: ای دل بخریدی دم آن شمع طراز 208رباعی شماره ۲۴۷: گرمابه به کام انوری بود امرو ...209رباعی شماره ۲۴۸: آن دل که تو دیده‌ای فکارست ه ...210رباعی شماره ۲۴۹: نایی بر من به خانه‌ای شورانگ ...211رباعی شماره ۲۵۰: بازار قبول گل چو شد خوش خوش ...212رباعی شماره ۲۵۱: ای ماه ز سودای تو در آتش تیز 213رباعی شماره ۲۵۲: پیروزشه ای خورده سپهر از تو ...214رباعی شماره ۲۵۳: ماییم درین گنبد دیرینه اساس 215رباعی شماره ۲۵۴: در منزل دل غم تو می‌آید و بس 216رباعی شماره ۲۵۵: روزی که کنم هجر ترا بر دل خو ...217رباعی شماره ۲۵۶: ماییم و دو شیشکک می روشن و خ ...218رباعی شماره ۲۵۷: چون بندگی شهت نمی‌آید خوش 219رباعی شماره ۲۵۸: ای دل تو برو به نزد جانان می ...220رباعی شماره ۲۵۹: ای ماه رکاب خسرو گردون رخش 221رباعی شماره ۲۶۰: گفتم که گهی چند نپرسم خبرش 222رباعی شماره ۲۶۱: هر تیر جفا که داری اندر ترکش 223رباعی شماره ۲۶۲: دوش از کف وصل آن بت عشوه فرو ...224رباعی شماره ۲۶۳: از خاک درت ساخته‌ام مفرش خوی ...225رباعی شماره ۲۶۴: یک چند نهان از دل بی‌حاصل خو ...226رباعی شماره ۲۶۵: با خاک برابرم ز بی‌سنگی خویش 227رباعی شماره ۲۶۶: داری ز جهان زیاده از حصهٔ خو ...228رباعی شماره ۲۶۷: گل روز دو عرض می‌دهد مایهٔ خ ...229رباعی شماره ۲۶۸: تا دست طمع بشستم از عالم خاک 230رباعی شماره ۲۶۹: ای جاه تو چون سماک و عالم چو ...231رباعی شماره ۲۷۰: زین رنگ برآوردن بر فور فلک 232رباعی شماره ۲۷۱: در منزل آبگینه هنگام درنگ 233رباعی شماره ۲۷۲: ای مسند تو قاعدهٔ دولت گل 234رباعی شماره ۲۷۳: ای گوهر تو خلاصهٔ عالم گل 235رباعی شماره ۲۷۴: آخر شب دوش بی‌تو ای شمع چگل 236رباعی شماره ۲۷۵: آمیختم از بهر تو صد رنگ و حی ...237رباعی شماره ۲۷۶: ای چشم زمانه کرده روشن به جم ...238رباعی شماره ۲۷۷: زین عمر به تعجیل دوان سوی زو ...239رباعی شماره ۲۷۸: در هجر همی بسوزم از شرم خیال 240رباعی شماره ۲۷۹: منزل دوردست و روز بی‌گاه ای ...241رباعی شماره ۲۸۰: ای دل طمع از وصال جانان بگسل 242رباعی شماره ۲۸۱: پیراهن گل دریده شد بر تن گل 243رباعی شماره ۲۸۲: صف زد حشم بهار پیرامن گل 244رباعی شماره ۲۸۳: تاب رخ یار من نداری ای گل 245رباعی شماره ۲۸۴: آنم که ندانم نه وجود و نه عد ...246رباعی شماره ۲۸۵: دردا که فرو شد لب شادی را غم 247رباعی شماره ۲۸۶: ای گوهر تو اصل طفیل آدم 248رباعی شماره ۲۸۷: چرخا زحلت نحس‌ترست یا بهرام 249رباعی شماره ۲۸۸: ای زیر همای همتت چرخ مدام 250رباعی شماره ۲۸۹: رفتم چو نبود بیش از این جای ...251رباعی شماره ۲۹۰: از مشرق دست گوهر آل نظام 252رباعی شماره ۲۹۱: دل فرق نمی‌کند همی دانه ز دا ...253رباعی شماره ۲۹۲: هر مرحله‌ای که رخت برداشته‌ا ...254رباعی شماره ۲۹۳: با یاد تو ای ریخته عشقت آبم 255رباعی شماره ۲۹۴: بختی نه کزو نصیب جز غم یابم 256رباعی شماره ۲۹۵: من غره به گفتار محال تو شدم 257رباعی شماره ۲۹۶: دی کرد وداع بر جناح سفرم 258رباعی شماره ۲۹۷: روزی که به حیلت به شب تیره ب ...259رباعی شماره ۲۹۸: زلف تو دلم برد و به جان در خ ...260رباعی شماره ۲۹۹: سودای تو بیرون شده یکسر ز سر ...261رباعی شماره ۳۰۰: چون روی ندارم که به رویت نگر ...262رباعی شماره ۳۰۱: ای دل ز فلک چرا نیوشی آزرم 263رباعی شماره ۳۰۲: آخر ز تو چون روی به خون تر د ...264رباعی شماره ۳۰۳: از غم صدف دو دیده پر در دارم 265رباعی شماره ۳۰۴: در کوی غمت هزار منزل دارم 266رباعی شماره ۳۰۵: راز تو ز بیم خصم پنهان دارم 267رباعی شماره ۳۰۶: نه در غم عشق یار یاری دارم 268رباعی شماره ۳۰۷: ای دل ز وصال تو نشانی دارم 269رباعی شماره ۳۰۸: من با تو که عشق جاودانی دارم 270رباعی شماره ۳۰۹: نام تو نویسم ار قلم بردارم 271رباعی شماره ۳۱۰: در کار تو هر روز گرفتارترم 272رباعی شماره ۳۱۱: بفروختمت سزد به جان باز خرم 273رباعی شماره ۳۱۲: من بنده که کمتر سگ کویت باشم 274رباعی شماره ۳۱۳: بینم دل خویش گر دهانت اندیشم 275رباعی شماره ۳۱۴: خوار و خجلم خوار و خجل باد د ...276رباعی شماره ۳۱۵: بر چرخ رسید از تو دم سرد دلم 277رباعی شماره ۳۱۶: ای خورده به واجبی چو مردان غ ...278رباعی شماره ۳۱۷: پر شد ز شراب عشق جانا جامم 279رباعی شماره ۳۱۸: در خدمت تست عقل و هوش و جانم 280رباعی شماره ۳۱۹: ای دل چو به غمهای جهان درمان ...281رباعی شماره ۳۲۰: شبها چو ز روز وصل او یاد کنم 282رباعی شماره ۳۲۱: بازیچهٔ دور آسمانم چه کنم 283رباعی شماره ۳۲۲: چون حرب کنم هیج محابا نکنم 284رباعی شماره ۳۲۳: می‌نوش کنم ولیک مستی نکنم 285رباعی شماره ۳۲۴: کس نیست غم اندوخته‌تر زین که ...286رباعی شماره ۳۲۵: بر آتش هجر عمری ار بنشینم 287رباعی شماره ۳۲۶: آن دیده ندارم که به خوابت بی ...288رباعی شماره ۳۲۷: من دل به کسی جز از تو آسان ن ...289رباعی شماره ۳۲۸: ای سایهٔ آنک ملک او هست قدیم 290رباعی شماره ۳۲۹: شکر ایزد را که خسرو هفت اقلی ...291رباعی شماره ۳۳۰: در موج خطر مرفهی همچو کلیم 292رباعی شماره ۳۳۱: چون پای همی تحفه برد هر جایم 293رباعی شماره ۳۳۲: ای عشق در آفاق بسی تاختیم 294رباعی شماره ۳۳۳: دی یک دو قدح شراب صافی خوردی ...295رباعی شماره ۳۳۴: سبحان‌الله غمی به پایان نبری ...296رباعی شماره ۳۳۵: با گل گفتم چون به چمن برگذری ...297رباعی شماره ۳۳۶: اندیشهٔ انتقام چون جزم کنیم 298رباعی شماره ۳۳۷: ای دل چو غم نوت دهد چرخ کهن 299رباعی شماره ۳۳۸: ماییم و صراحی و شراب روشن 300رباعی شماره ۳۳۹: باغیست چو نوبهار از رنگ خزان 301رباعی شماره ۳۴۰: ای دل مگذار عمر چون بی‌خبران 302رباعی شماره ۳۴۱: شخصی دارم زنده به جان دگران 303رباعی شماره ۳۴۲: ای ساخته گشته از تو کار دگرا ...304رباعی شماره ۳۴۳: زلفت به رسنهاش برآورد کشان 305رباعی شماره ۳۴۴: چون روی حیل نبود پایاب جهان 306رباعی شماره ۳۴۵: آیا گهر وصل تو یارم سفتن 307رباعی شماره ۳۴۶: ای دل چو نمی‌نهد سپهرت گردن 308رباعی شماره ۳۴۷: زرق است جهان تو زرق کن از هر ...309رباعی شماره ۳۴۸: زین جور اگر گذر توان کرد بکن 310رباعی شماره ۳۴۹: هرچ از چو تویی نزیبد ای دوست ...311رباعی شماره ۳۵۰: ای دل ز سر نهاد پرواز مکن 312رباعی شماره ۳۵۱: جانا لبم از شراب غم خشک مکن 313رباعی شماره ۳۵۲: هستم ز تو دلشکسته‌ای عهد شکن 314رباعی شماره ۳۵۳: می‌سوز تو خرمن شکیبایی من 315رباعی شماره ۳۵۴: در دام غم تو بسته‌ای هست چو ...316رباعی شماره ۳۵۵: ای گنده دهان چو شیر و چون گر ...317رباعی شماره ۳۵۶: چشمم ز همه جهان فرازست اکنون 318رباعی شماره ۳۵۷: بوطالب نعمت ای همه دولت و دی ...319رباعی شماره ۳۵۸: شاها ز خزانهٔ تو ریحان و سمی ...320رباعی شماره ۳۵۹: شاهان ممالک تو مودود و معین 321رباعی شماره ۳۶۰: گفتی چه شود کار فراقت یک‌سو 322رباعی شماره ۳۶۱: آن ماه که ماه نو سزد یارهٔ ا ...323رباعی شماره ۳۶۲: ای راحت آن نفس که جان زد با ...324رباعی شماره ۳۶۳: رفتم چو نماند هیچ آبم بر تو 325رباعی شماره ۳۶۴: دستی نه که گستاخ بکوبد در تو 326رباعی شماره ۳۶۵: گر هیچ سعادتم رساند بر تو 327رباعی شماره ۳۶۶: دل هرچه ز بد دید پسندید از ت ...328رباعی شماره ۳۶۷: آن صبر که حامی منست از غم تو 329رباعی شماره ۳۶۸: دورم ز قرار و خواب از دوری ت ...330رباعی شماره ۳۶۹: جان درد تو یادگار دارد بی‌تو 331رباعی شماره ۳۷۰: دست تو که جود در سجود آید از ...332رباعی شماره ۳۷۱: آن دل که نشان نیست مرا در بر ...333رباعی شماره ۳۷۲: آن بت که به دست غم گرفتارم ا ...334رباعی شماره ۳۷۳: کسری که کمان عدل او کرد به ز ...335رباعی شماره ۳۷۴: چون باز کنی ز زلف پرتاب گره 336رباعی شماره ۳۷۵: ای نحس چو مریخ و زحل بی‌گه و ...337رباعی شماره ۳۷۶: با روز رخ تو گرچه ای روت چو ...338رباعی شماره ۳۷۷: از بهر هلال عید آن مه ناگاه 339رباعی شماره ۳۷۸: با من به سخن درآمد امروز پگا ...340رباعی شماره ۳۷۹: بر من در محنت و بلا باز مخوا ...341رباعی شماره ۳۸۰: ای امر تو ملک را عنان بگرفته 342رباعی شماره ۳۸۱: ای لشکر تو روی زمین بگرفته 343رباعی شماره ۳۸۲: دی طوف چمن کرده سه چاری خورد ...344رباعی شماره ۳۸۳: آیا که مرا تو دست گیری یا نه 345رباعی شماره ۳۸۴: در راه فرید کاتب فرزانه 346رباعی شماره ۳۸۵: ای فتنهٔ روزگار شب‌پوش منه 347رباعی شماره ۳۸۶: مریخ به خنجر تو جوید فتوی 348رباعی شماره ۳۸۷: پایی که مرا نزد تو بد راهنما ...349رباعی شماره ۳۸۸: در مرتبه از سپهر پیش آمده‌ای 350رباعی شماره ۳۸۹: بر چرخ همیشه هم‌عنان رانده‌ا ...351رباعی شماره ۳۹۰: زان شب که نشستیم به هم با طر ...352رباعی شماره ۳۹۱: عمزاد و عمزاد خریدند بری 353رباعی شماره ۳۹۲: دوش ارنه وقارت به زمین پیوست ...354رباعی شماره ۳۹۳: دوش از سر درد نیستی در مستی 355رباعی شماره ۳۹۴: گر دل پی یار گیردی نیکستی 356رباعی شماره ۳۹۵: گر شعر در مراد می‌بگشادی 357رباعی شماره ۳۹۶: ای دل تو بسی که از غمش خون خ ...358رباعی شماره ۳۹۷: با دل گفتم گرد بلا می‌گردی 359رباعی شماره ۳۹۸: در کفر گریزم ار تو ایمان گرد ...360رباعی شماره ۳۹۹: دی در چمن آن زمان که طوفی کر ...361رباعی شماره ۴۰۰: جانا بر نور شمع دود آوردی 362رباعی شماره ۴۰۱: دیروز که در سرای عالی بودی 363رباعی شماره ۴۰۲: گر همت من دل به جهان برنهدی 364رباعی شماره ۴۰۳: هر شب بت من به وقت باد سحری 365رباعی شماره ۴۰۴: کویی که درو مست و بهش درگذری 366رباعی شماره ۴۰۵: ای شب چو ز نالهای من بی‌خبری 367رباعی شماره ۴۰۶: دل سیر نگرددت ز بیدادگری 368رباعی شماره ۴۰۷: با دلبرم از زبان باد سحری 369رباعی شماره ۴۰۸: ای دل بنشین به عافیت کو داری 370رباعی شماره ۴۰۹: مسعود قزل مست نه‌ای هشیاری 371رباعی شماره ۴۰۹: مسعود قزل مست نه‌ای هشیاری 372رباعی شماره ۴۱۰: گفتی که به هر قطعه مرا هر با ...373رباعی شماره ۴۱۱: ای دل به غم عشق بدین دشواری 374رباعی شماره ۴۱۲: بر سنگ قناعت ار عیاری داری 375رباعی شماره ۴۱۳: در بنده به دیدهٔ دگر می‌نگری 376رباعی شماره ۴۱۴: چون چنگ خودم به عمری ار بنوا ...377رباعی شماره ۴۱۵: چون صبح درآمد به جهان‌افروزی 378رباعی شماره ۴۱۶: بر جان منت نیست دمی دلسوزی 379رباعی شماره ۴۱۷: هرکو به مواظبت بخواند چیزی 380رباعی شماره ۴۱۸: ای نوبت تو گذشته از چرخ بسی 381رباعی شماره ۴۱۹: دی درویشی به راز با همنفسی 382رباعی شماره ۴۲۰: با دل گفتم که‌ای همه قلاشی 383رباعی شماره ۴۲۱: تا چند ز جان مستمند اندیشی 384رباعی شماره ۴۲۲: ای پیش کفت جود فلک زراقی 385رباعی شماره ۴۲۳: ای نسبت تو هم به نبی هم به ع ...386رباعی شماره ۴۲۴: کو آنکه ز غم دست به جایی زدم ...387رباعی شماره ۴۲۵: گر من ز فلک شکایت کنمی 388رباعی شماره ۴۲۶: گر عقل عزیز را به فرمان شومی 389رباعی شماره ۴۲۷: صدرا چو تو چشم آسمان بیند نی 390رباعی شماره ۴۲۸: شاها چو تو مادر زمان زاید نی 391رباعی شماره ۴۲۹: ای چرخ جز آیت بلا خوانی نی 392رباعی شماره ۴۳۰: در ملک چنین که وسعتش می‌دانی 393رباعی شماره ۴۳۱: ای دل طمعم زان همه سرگردانی 394رباعی شماره ۴۳۲: ای شاه گر آنچه می‌توانی نکنی 395رباعی شماره ۴۳۳: ای گل گهر ژاله چو در گوش کنی 396رباعی شماره ۴۳۴: گر در همه عمر یک نکویی بکنی 397رباعی شماره ۴۳۵: با بوعلی اب ارب هم بنشینی 398رباعی شماره ۴۳۶: رو رو که تو یار چو منی کم بی ...399رباعی شماره ۴۳۷: هر روز به نویی ای بت سلسله‌م ...400رباعی شماره ۴۳۸: شب نیست دلا که از غمش خون نش ...401رباعی شماره ۴۳۹: گفتم که نثار جان کنم گر آیی 402رباعی شماره ۴۴۰: چون دیده فرو ریخت به رخ بینا ...403چون دیده فرو ریخت به رخ بینایی وز دل اثری نم ...404رباعی شماره ۴۴۲: با دل گفتم گرد بلا می‌پویی 405رباعی شماره ۴۴۳: صورت‌گر فطرت ننگارد چو تویی 406رباعی شماره ۴۴۴: ای نامتحرک حیوانی که تویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ