کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تربت آن خسرو روشن ضمیر

    از ضمیرش ملتی صورت پذیر

    گنبد او را حرم داند سپهر

    با فروغ از طوف او سیمای مهر

    مثل فاتح آن امیر صف شکن

    سکه ئی زد هم به اقلیم سخن

    ملتی را داد ذوق جستجو

    قدسیان تسبیح خوان بر خاک او

    از دل و دست گهر ریزی که داشت

    سلطنت ها برد و بی پروا گذاشت

    نکته سنج و عارف و شمشیر زن

    روح پاکش با من آمد در سخن

    گفت می دانم مقام تو کجاست

    نغمهٔ تو خاکیان را کیمیاست

    خشت و سنگ از فیض تو دارای دل

    روشن از گفتار تو سینای دل

    پیش ما ای آشنای کوی دوست

    یک نفس بنشین که داری بوی دوست

    ایخوش آن کو از خودی آئینه ساخت

    وندر آن آئینه عالم را شناخت

    پیر گردید این زمین و این سپهر

    ماه کور از کور چشمیهای مهر

    گرمی هنگامه ئی می بایدش

    تا نخستین رنگ و بو باز آیدش

    بندهٔ مؤمن سرافیلی کند

    بانگ او هر کهنه را برهم زند

    ای ترا حق داد جان ناشکیب

    تو ز سر ملک و دین داری نصیب

    فاش گو با پور نادر فاش گوی

    باطن خود را به ظاهر فاش گوی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha