کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اندر آن سالی که طبعم گشت یار

    بود سال پانصد و هشتاد و چار

    سال عمر من ز صد بگذشته بود

    جمله اعضایم بدرد آغشته بود

    تخم نیکوئی بکشتم در جهان

    وین چنین مظهر نوشتم در جهان

    سرّ غیبی کردم از مظهر عیان

    ختم کردم من سخن نعم البیان

    سال تاریخش چو کردم جستجوی

    گفت جان سرّ عجایب را بگوی

    گر بدی گفتیم عیبش را بپوش

    بلکه در اظهار عیب آن مکوش

    بود چون پیری و عجز و بیدلی

    در گذر از سهو آن گر مقبلی

    من سخن می‌خواستم سازم بیان

    سرّ معنی را کنم بر تو عیان

    هستیم گاهی که از خود میربود

    می‌نوشتم هرچه معنی می‌نمود

    من سخن گفتم فزون از صد هزار

    زآن سخنها را یکی تو پیش آر

    گر یکی افتد قبولت از هزار

    یادگیر آن را و از من در گذار

    گفت نا اهلم ببخشد رنجشی

    از دعا یابم ولی آسایشی

    از خدا بر روح من رحمت بجو

    تا بیاید از خدا رحمت بتو

    چون کتاب من برحمت شد تمام

    ختم بر رحمت نمودم و السّلام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha