کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نکو گفتست آن درویش حالی

    که می‌خواهم سه چیز از حق تعالی

    یکی در خواب مرگی با سلامت

    دوم در مرگ خوابی تا قیامت

    سیم چیزی که گفتن را نشاید

    چه گویم زانک در گفتن نیاید

    خداوندا بفضلت دل قوی باد

    کسی کز ما کند بر نیکویی یاد

    قرین نور باد آن پاک رایی

    که این گوینده را گوید دعایی

    گرت در جام خود خونیست برخیز

    ز چشم خون فشان بر خاک ما ریز

    که بعد از ما عزیزان وفادار

    بخاک ما فرو گویند بسیار

    کنند از دل بسوی ما خطابی

    ولی از گور ما ناید جوابی

    بسی خونها بخوردند و برفتند

    بدرد و غصه زیر خاک خفتند

    کنون ما نیز خون خوردیم و رفتیم

    بدرد و غصه زیر خاک خفتیم

    بسی گفتیم و خاموشی گزیدیم

    ز گویایی بخاموشی رسیدیم

    خموشانند زیر خاک بسیار

    نبینم من ازیشان کس خبردار

    هزاران جان پاک از قالب پاک

    فدای این همه روهای پر خاک

    چرا چندین سخن بایست گفتن

    چو زیر خاک می‌بایست خفتن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha