به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
در رهی میرفت مجنونی عجب
بود پای و سر برهنه خشک لب
شد ز سرما و گل ره بیقرار
سر ببالا کرد و گفت ای کردگار
یا دلم ده باز تا چند از بلا
یا نه باری ژنده کفشی ده مرا
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.