کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رهبر است او و عاشقان راهی

    رسن است او و غافلان چاهی

    در بُن چاه جانت را وطن است

    نور قرآن به سوی او رسن است

    خیز و خود را رسن به چنگ آور

    تا بیابی نجات بوک و مگر

    ورنه گشتی به قعر چاه هلاک

    آب و بادت دهد به آتش و خاک

    تو چو یوسف به چاهی از شیطان

    خردت بشری و رسن قرآن

    گر همی یوسفیت باید و جاه

    چنگ در وی زن و برآی ز چاه

    تو چو یوسف به شاهی ارزانی

    گردی آنگه که سرِّ او دانی

    رادمردان رسن بدان دارند

    تا بدان آب جان به دست آرند

    تو رسن را ز بهر آن سازی

    تا کنی بهر نان رسن بازی

    کس نداند دو حرف از قرآن

    با چنین دیده در هزار قران

    دست عقلت چو چرخ گردانست

    پای بند دلت تن و جان است

    گر ترا تاج و تخت باید و جاه

    چه نشینی مقیم در بُن چاه

    یوسف تو به چاه درماندست

    دل تو سورهٔ سفه خواندست

    رسن از درد ساز و دلو از آه

    یوسف خویش را بر آر از چاه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha