کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شبی در حال مستی تکیه بر جای خدا کردم
    نمی‌دانم کجا بودم، چه‌ها کردم، چه‌ها کردم

    در آن لمحه ز مستی حال گردان شد
    خدا دیدم، وجودم محو و گریان شد

    به خود فائق شدم، مستی ز سر رفت
    غرور آمد، دلم از حد کم رست

    خدا دیدم، خودم را بندگی کو؟
    کجا شد جبر و سختی؟ بی خودی کو؟

    زدم حکمی که لیلی کو و مجنون؟
    زدم حکمی کجا شد جنگ و کو خون؟

    چو مستی دست در جای خدا زد
    به چنگیزان و نامردان قفا زد

    به لیلی حکم عشق دائمی داد
    به شیرین حق خوب زندگی داد

    به مجنون آتشی از جنس دم داد
    به فرهاد اهرمی کوهان شکن داد

    چرا لیلی و مجنون باز مانند؟
    چرا فرهاد از شیرین برانند؟

    چرا وقتی که من مست و خدایم
    چنان باشم که گویندم گدایم؟

    در آن حالت که پیمانه برم بود
    شرابم همدم و دل ساغرم بود

    من مست و خراب حالا خدایم
    ز ضعف و هجر و غم، حالا جدایم

    به پیران وقت پیری می‌دهم جان
    جوانان در جوانی قوت و نان

    چرا آهو ز مادر باز ماند؟
    چرا فرزند صیادش بنالد؟

    چراها و چراها و چراها
    شب قدرت گذشت و آرزوها

    به سختی قامتم را راست کردم
    گلوی خشک خود را صاف کردم

    کنار بسترم پیمانه‌ای پر
    ولی جیبم تهی از سکه و دُر

    شراب از سر برفته بی تامل
    نمی‌یابم اثر از تاج و از گل

    همان مست و رهای رو سیاهم
    غلط کردم که پی بردم خدایم!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha