کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برسیدم به یکی قلعه کهسان و کهن
    که در و بامش به هم ریخته، دامن دامن
    زیر هر دامنه، غاری شده بگشوده دهن
    سر شب هر چه سخن گفته بد، آن پیر به من

    *****
    آن دهنها همه بنموده، به تصدیق سخن

    *****
    باری آن قلعه، حکایتها داشت
    ز آفت دهر، شکایتها داشت
    چه سرائی؟ که سر و روش سراسر خاک است
    چه سرائی؟ که سرش همسر با افلاک است
    چه سرائی؟ که حساب فلک آنجا پاک است
    بس که معظم بود، اما در و پیکر چاک است

    *****
    زین عیان است که تاریخ در آن غمناک است

    *****
    هیئتش تپه انبوهی بود
    روی هم رفته تو گو، کوهی بود
    یک بنائیش که از خاک، برون پیدا بود
    سطح بامش، سر یک دسته ستون پیدا بود
    ز آن ستونها، چه بسی راز درون پیدا بود
    هر ستونی چو یکی بیرق خون پیدا بود

    *****
    گو تو یک صفحه ز تاریخ قرون پیدا بود

    *****
    رفتم اندرش که تا جای کنم
    هم ز نزدیک تماشای کنم
    دیدم آن مهد بسی سلسله شاهان عجم
    بامش بس خورده لگد، طاقش برآورده شکم
    بالش خسرو و آرامگه کله جم
    دست ایام فرو ریختشان بر سر هم

    *****
    ز آن میان حجره آکنده به آثار قدم

    *****
    وندر آن جایگه تاج عیان
    سر آن جایگه تاج کیان
    جای پای عرب برهنه پائی دیدم
    نسبت تاج شه و پای عرب سنجیدم!
    آنچه بایست بفهمم، ز جهان فهمیدم!
    بعد از آن هر چه که دیدم ز فلک خندیدم!

    *****
    باری اینگونه بنا هر چه که بدگردیدم

    *****
    خسته از گشتن، دیگر گشتم
    پای از قلعه به بیرون هشتم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha