کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دست قضا چو خون حسین ریخت بر زمین
    آندم قدر، ز روی نبی گشت شرمگین
    ذرّات کاینات قرین فنا شدند
    چون شد قِران مهر و مهش با سنان کین
    نزدیک شد به هم خورد اوضاع روزگار
    گردد عیان بر اهل جهان روز واپسین
    آسیمه سر شدند در افلاک ماه و مهر
    چون گشت سرنگون به زمین آفتاب دین
    یکسر فنای کون و مکان می شد آن زمان
    باقی نماندی ار، به زمین زین العابدین
    می شد گُسسته رشته ی عالم ز یکدیگر
    زو گر نبود رشته ی حبل المتین متین
    در حیرتم که میر قضا چون دهد رضا
    بر خسروی چنان برود ظلمی این چنین
    کاهریمنان کوفه و کافر دلان شام
    دست خدا، بُرند زکین از پی نگین

    *****
    زین ماجرا، زجان پیمبر شکیب شد
    در خون خضاب پنجهٔ کفّ الخضیب شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha