به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صفی علیشاه

صفی علیشاهرباعی هاشمارهٔ ۱۳: تا دل نشود بریده از دلخواهت

830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا دل نشود بریده از دلخواهت
نبود بحریم لی مع‌الله راهت
از خلق ببند دیده تا باز شود
بر دل در لا اله الا اللهت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲: معشوق چنانکه جاذب عشاق است 2شمارهٔ ۱۳: تا دل نشود بریده از دلخواهت 3شمارهٔ ۱۴: ای آنکه دو عالم است احیا ز دمت 4شمارهٔ ۱۵: در خلق خوبش خلق نکو ممتحن است 5شمارهٔ ۱۶: الله که هر شکسته را دل سوی اوست 6شمارهٔ ۱۷: هنگام سحور جلوه پیر خوش است 7شمارهٔ ۱۸: از سر علی که جز علی آگاه است 8شمارهٔ ۱۹: ای جود تو بر وجود اشیاء باعث 9شمارهٔ ۲۰: ای آنکه ز حقی برسالت مبعوث 10شمارهٔ ۲۱: ای آنکه هر غمی توئی یار و مغیث 11شمارهٔ ۲۲: یک نکته بگویمت بتحقیق بسنج 12شمارهٔ ۲۳: گویم سخنی نه از ره نفس و مزاج 13شمارهٔ ۲۴: زان پیش که منهدم شود کاخ مزاج 14شمارهٔ ۲۵: صوفی که فکند از تن و سرخرقه و تاج 15شمارهٔ ۲۶: یا‌رب به نبی خدیو ملک و معراج 16شمارهٔ ۲۷: ای آنکه منزهی ز ترکیب و ز زوج 17شمارهٔ ۲۸: ساقی قدحی که او بود صیقلی روح 18شمارهٔ ۲۹: ای آنکه رود بقالب از امر تو روح 19شمارهٔ ۳۰: ای لعل لب تو معجز خضر و مسیح 20شمارهٔ ۳۱: بی‌مهر علی که هست میزان فلاح 21شمارهٔ ۳۲: ای آنکه مقلب مسائی و صباح 22شمارهٔ ۳۳: هستی یم و دین کشتی و حیدر ملاح 23شمارهٔ ۳۴: ای ماه من ای نگار شیرین پاسخ 24شمارهٔ ۳۵: یغمای نگاه بین که آن دلبر شوخ 25شمارهٔ ۳۶: از آنکه بجز توأم پناهی نبود 26شمارهٔ ۳۷: ما را سر ملک و فکر شاهی نبود 27شمارهٔ ۳۸: زین منزل جسم عاقبت نقل بود 28شمارهٔ ۳۹: بر ما اگر ابلهی بناگاه زند 29شمارهٔ ۴۰: گر کار جهان بوفق دلخواه نشد 30شمارهٔ ۴۱: آنانکه بمعرفت مسلم بودند 31شمارهٔ ۴۲: آنانکه براه عقل و برهان رفتند 32شمارهٔ ۴۳: گر کار جهان بمیل ما ساز نشد 33شمارهٔ ۴۴: یا‌رب غلطم فزون ز مقدار بود 34شمارهٔ ۴۵: کس خاطر من بیارئی شد نکرد 35شمارهٔ ۴۶: ا‌رب چو من ار گناهکاری باشد 36شمارهٔ ۴۷: ای آنکه بجز تو هرگزم یا نبود 37شمارهٔ ۴۸: ای آنکه بجز تو یار و همراز نبود 38شمارهٔ ۴۹: یا‌رب همه عالم به پناهی نازند 39شمارهٔ ۵۰: ای آنکه دل شکسته جای تو بود 40شمارهٔ ۵۱: زاهد که مواعظش بجز نیش نبود 41شمارهٔ ۵۲: ای برتر از آنکه برتو ادراک رسد 42شمارهٔ ۵۳: هر کس که رهی گزید رهبر نشود 43شمارهٔ ۵۴: درویش اگر فنای فی‌ الله شود 44شمارهٔ ۵۵: رفتن بخرابات حسابی دارد 45شمارهٔ ۵۶: میخانه ما گشاده با بی دارد 46شمارهٔ ۵۷: خوش آنکه حدیث کفر و ایمان نشنید 47شمارهٔ ۵۸: باری ز جنون و عقل ما بار نشد 48شمارهٔ ۵۹: هر لحظه صفی حساب ره باید کرد 49شمارهٔ ۶۰: چون بود ظهور لازم ذات وجود 50شمارهٔ ۶۱: حاشا که کسی شراب را فاش خورد 51شمارهٔ ۶۲: عاقل می پخته را به خامی نخورد 52شمارهٔ ۶۳: امید مراست ز آفرینده خود 53شمارهٔ ۶۴: گویند گناه چونکه پیوسته شود 54شمارهٔ ۶۵: ای لطف تو ار حوادث دهر ملاذ 55شمارهٔ ۶۶: نیکی کنی ار بخلق منت مگذار 56شمارهٔ ۶۷: ای نار خدای پاک و بیمثل و نظیر 57شمارهٔ ۶۸: گرباده خوری با صنمی زیبا خور 58شمارهٔ ۶۹: می را بیقین بدست انجام مخور 59شمارهٔ ۷۰: یارب نشود بلاکشی محرم هجر 60شمارهٔ ۷۱: شد عمر و بطبع خواهشم هست هنوز 61شمارهٔ ۷۲: ای باب هدایتت بخلقان همه باز 62شمارهٔ ۷۳: ای آنکه بذات خود عظیمی و عزیز 63شمارهٔ ۷۴: عمرت رود ارتمام برجرم و هوس 64شمارهٔ ۷۵: گر سالک عارفی و بی‌عیب و عبوس 65شمارهٔ ۷۶: ای آنکه مکمل عقولی و نفوس 66شمارهٔ ۷۷: بر بنده رو سیاه یارب تو ببخش 67شمارهٔ ۷۸: گویم سخنی ترا از الهام سروش 68شمارهٔ ۷۹: مائیم قلندران وارسته ز خویش 69شمارهٔ ۸۰: جز پوست خود صفی بتن خرقه مپوش 70شمارهٔ ۸۱: در خانه و شهر و خلوت و انجمنش 71شمارهٔ ۸۲: شئیی بنظر نمایدت تا ناقص 72شمارهٔ ۸۳: ای ذات تو بر جمیع ذرات فیض 73شمارهٔ ۸۴: یا‌رب من اگر چه رفت عمرم بغلط 74شمارهٔ ۸۵: گر راه روی تجاوز از خط صراط 75شمارهٔ ۸۶: لفظی که نباشد آگه از وی لافظ 76شمارهٔ ۸۷: ای کون و مکان ز خوان جودت محفوظ 77شمارهٔ ۸۸: گر میری و مرتراست اقلیم وسیع 78شمارهٔ ۸۹: گر حق طلبی بحق خود شو قانع 79شمارهٔ ۹۰: باشد گرت از وجود درویش سراغ 80شمارهٔ ۹۱: یکرنگ بخم کن فکان زد صباغ 81شمارهٔ ۹۲: صوفی نشود کسی بپوشیدن صوف 82شمارهٔ ۹۳: ای خسرو ملک و دین شهنشاه نجف 83شمارهٔ ۹۴: دیدیم در این جهان بچشم تحقیق 84شمارهٔ ۹۵: تا بر نکنی با صطفای دل و دلق 85شمارهٔ ۹۶: گر سردی و نیست پای اکرامت لنگ 86شمارهٔ ۹۷: ای هستیت از تمیز خلقان همه پاک 87شمارهٔ ۹۸: ای آنکه منزهی تو از شبه و شریک 88شمارهٔ ۹۹: ای آنکه توئی بذات خود عین کمال 89شمارهٔ ۱۰۰: گر طالب ره شدی ز مردان سبل 90شمارهٔ ۱۰۱: ای آنکه بذات تست ذات تو دلیل 91شمارهٔ ۱۰۲: یارب بتو عرض ناتوانی چکنم 92شمارهٔ ۱۰۳: یارب ز گناه خویش شرمنده منم 93شمارهٔ ۱۰۴: ای شیر خدا ولی حق مالک دین 94شمارهٔ ۱۰۵: یارب تو ببخشای بناداری من 95شمارهٔ ۱۰۶: ای شیر خدا ولی حق مالک دین 96شمارهٔ ۱۰۷: یارب تو مرا بیار من مقرون کن 97شمارهٔ ۱۰۸: ای آنکه تو خالقی و ما بنده تو 98شمارهٔ ۱۰۹: با نیک و بد زمانه نزدیک مشو 99شمارهٔ ۱۱۰: دام است جهان صفی پی‌دانه مرو 100شمارهٔ ۱۱۱: عالم بمثال چون سرابست همه 101شمارهٔ ۱۱۲: ای آنکه تو واقفی ز احوال صفی 102شمارهٔ ۱۱۳: گر بگذری ای صفی ز هر دلخواهی 103شمارهٔ ۱۱۴: گر جز بخدای حاجت خویش بری 104شمارهٔ ۱۱۵: حاجت بخدا اگر بری خوانده شوی 105شمارهٔ ۱۱۶: ای آنکه بروز محنتم یار توئی 106شمارهٔ ۱۱۷: ای شیر خدا که سر ایجاد توئی 107شمارهٔ ۱۱۸: ای آنکه عیان کننده روز و شبی 108شمارهٔ ۱۱۹: ای آنکه نظر بجرم آدم نکنی 109شمارهٔ ۱۲۰: حاشا که شراب پخته را خام خوری 110شمارهٔ ۱۲۱: ای آنکه بیکتائی خود یکتائی 111شمارهٔ ۱۲۲: روزی که نبود ساغر و صهبائی 112شمارهٔ ۱۲۳: ای آنکه بذات خویش فرد واحدی 113شمارهٔ ۱۲۴: ای آنکه فروزنده خورشید و مهمی 114شمارهٔ ۱۲۵: سبحان‌الله بذات پاینده توئی 115شمارهٔ ۱۲۶: الله که کافی المهمات توئی 116شمارهٔ ۱۲۷: ای آنکه به بنده بهترین دست توئی 117شمارهٔ ۱۲۸: زنها صوفی هزار زنهار صفی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ