کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیرهن باری گران باشد به تن

    «بگذر از تن تا نخواهی پیرهن»

    بگذر از تن تا سراپا جان شوی

    بلکه از جان هم که تا جانان شوی

    چیست تن تا کس شود پابست وی

    چشم اگر داری گریز از دست وی

    وای وای ار کس اسیر وی شود

    گر شود مستخلص از وی کی شود

    بهتر تن محتاج آب ونان شوی

    ز آن رهین منت دونان شوی

    بگذر ار تن تا نخواهی آب ونان

    نه شوی محتاج دونان بهر آن

    تن تو را محروم از جانان کند

    و زغم اینت بری از جان کند

    تن حجاب جان وجانان آمده است

    فی الحقیقت آفت جان آمده است

    چون پری از آهن از تن شو بری

    جان من تا کی کنی تن پروری

    این تنی کامروز از اوداری سرور

    می شودفردا غذای مار و مور

    تن به صد دردت نمایدمبتلا

    بگذر ازتن تا نیفتی در بلا

    ای که در عالم گرفتار تنی

    آه من همچون تو تو همچون منی

    ترسم آخر پایمال تن شویم

    شرمسار از دوست زاین دشمن شویم

    سعی کن تا وارهیم از قید تن

    جان بریم از دست کین وکید تن

    غافل است آن کس که تن می پرورد

    زآنکه آخر مار ومورش می خورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha