کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بخت بدم از ساحت کرمان به بم انداخت

    از گلشن عیشم سوی زندان غم انداخت

    با ...... کرد مرا دست و گریبان

    بنگر که خر و توبره، چه نیکو به هم انداخت

    نامد چو وجو دش عدمی صرف به عالم

    تا باز خدا، طرح وجود و عدم انداخت

    آن روز که بنوشت قضا نسخه امکان

    چون نامه بوی گشت ورا از قلم انداخت ...

    با مرد سخنگوی درافتاد و زیان کرد

    روباه صفت پنجه به شیر غژم انداخت

    هرچند کرم کرد ولی حیف که آخر

    حرفی که وسط بود ز لفظ کرم انداخت

    افسر کرمش را بپذیرفت و پس آنگه

    یائیش بیفزود و به سوی حرم انداخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha