کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز دو چیز گیرند مر مملکت را
    یکی پرنیانی یکی زعفرانی
    یکی زر نام ملک بر نبشته
    دگر آهن آب دادهٔ یمانی
    که را بویهٔ وصلت ملک خیزد
    یکی جنبشی بایدش آسمانی
    زبانی سخنگوی و دستی گشاده
    دلی همش کینه همش مهربانی
    که ملکت شکاریست کو را نگیرد
    عقاب پرنده نه شیر ژیانی
    دو چیزست کو را ببند اندر آرد
    یکی تیغ هندی دگر زرّ کانی
    به شمشیر باید گرفتن مر او را
    به دینار بستنش پای ار توانی
    که را بخت و شمشیر و دینار باشد
    به بالا و تن، تهم و نسبت کیانی
    خرد باید آنجا و جود و شجاعت
    فلک مملکت کی دهد رایگانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha