به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانیالباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المریدشمارهٔ ۲۲۵: دردا که درین سوز و گدازم کس نیست

2010عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دردا که درین سوز و گدازم کس نیست
همراه درین راه درازم کس نیست
در قعر دلم جواهر راز بسی است
اما چه کنم محرم رازم کس نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۲۴: آیات کتاب حق همی خوان و مپرس 2شمارهٔ ۲۲۵: دردا که درین سوز و گدازم کس نیست 3شمارهٔ ۲۲۶: از عمر نصیب جاودانی برگیر 4شمارهٔ ۲۲۷: آن را که طریق نیکبختی باید 5شمارهٔ ۲۲۸: غافل منشین که این زمانی است عزیز 6شمارهٔ ۲۲۹: تخمی دو سه بی وقت بپاشیم مگر 7شمارهٔ ۲۳۰: ای دل چه کری کند مشوش بودن 8شمارهٔ ۲۳۱: خود را چو دمی ز دهر خرّم یابی 9شمارهٔ ۲۳۲: با ما تو هر آنچ گویی از کین گویی 10شمارهٔ ۲۳۳: ای خواجه یکی کام روا کن ما را 11شمارهٔ ۲۳۴: یکباره برون نیامده از پی و پوست 12شمارهٔ ۲۳۵: داری سر کارزار میدان این است 13شمارهٔ ۲۳۶: بس خون جگر که شیخ من با من خورد 14شمارهٔ ۲۳۷: بر خود چو نئی به بی تباهی منکر 15شمارهٔ ۲۳۸: هر شیخ که او علم ندارد در تن 16شمارهٔ ۲۳۹: اندر ره عشق اگر تکلّف نکنی 17شمارهٔ ۲۴۰: تا جان خودت به دست سودا ندهی 18شمارهٔ ۲۴۱: در دست تکلّف چو اسیری ای دل 19شمارهٔ ۲۴۲: زنهار دلا بکوش اگر باخبری 20شمارهٔ ۲۴۳: امروز درین زمانه بی یاری به 21شمارهٔ ۲۴۴: شمع دل من روی چو شمع تو بس است 22شمارهٔ ۲۴۵: گر زانک بر کس نروم روزی چند 23شمارهٔ ۲۴۶: بی روی توَم زخویشتن دل بگرفت 24شمارهٔ ۲۴۷: یکباره زعقل و خردم دل بگرفت 25شمارهٔ ۲۴۸: آنها که درین راه فلاحی باشند 26شمارهٔ ۲۴۹: این آزادی هزار جان بیش ارزد 27شمارهٔ ۲۵۰: ای دل تو طربناک نئی حیران باش 28شمارهٔ ۲۵۱: ای دل پس زنجیر چو دیوانه نشین 29شمارهٔ ۲۵۲: آن یار که در سینه جنون دارم ازو 30شمارهٔ ۲۵۳: هان تا دم دهر در جوالت نکند 31شمارهٔ ۲۵۴: جز بادهٔ نیستی دلا نوش مکن 32شمارهٔ ۲۵۵: عمری به مراد خود رسیدی، بس کن 33شمارهٔ ۲۵۶: ای پیر به طبع تیز گامی تو هنوز 34شمارهٔ ۲۵۷: تا چند می و سماع و ساقی طلبی 35شمارهٔ ۲۵۸: تو آمده ای به پادشاهی کردن 36شمارهٔ ۲۵۹: شرمت بادا ازین تباهی کردن 37شمارهٔ ۲۶۰: دنیا گذران است به هر بیش و کمی 38شمارهٔ ۲۶۱: گر می خواهی که سرّ اوحی بینی 39شمارهٔ ۲۶۲: سرمایهٔ عمر ابن آدم نفسی است 40شمارهٔ ۲۶۳: تا در نرسد وعده هر کار که هست 41شمارهٔ ۲۶۴: چون هستی تو به نیستی آلوده است 42شمارهٔ ۲۶۵: ره رو همه در حمایت صدق خود است 43شمارهٔ ۲۶۶: زین سان که تو را بی خودی و بی خبر ...44شمارهٔ ۲۶۷: ای گل چو زغنچه نوبهارت کردند 45شمارهٔ ۲۶۸: ای دل اگرت زنفس معزول کنند 46شمارهٔ ۲۶۹: ای دل عمری گذاشتی در پندار 47شمارهٔ ۲۷۰: جان در تن تو نفس شماری بیش است 48شمارهٔ ۲۷۱: ای خواجه اگر تو را سعادت خویش است 49شمارهٔ ۲۷۲: ای اطلس دعوی تو را معنی بُرد 50شمارهٔ ۲۷۳: هان تا تو ببندی به مراعاتش پشت 51شمارهٔ ۲۷۴: آن نیست جهان و جان که پنداشته‌ای 52شمارهٔ ۲۷۵: گر زانک تو صاحبدل و صاحبنظری 53شمارهٔ ۲۷۶: ای دل زشراب جهل مستی تاکی 54شمارهٔ ۲۷۷: ای دل چو شمار کارها خواهد بود 55شمارهٔ ۲۷۸: ای دل تو بدین حال چرایی خشنود 56شمارهٔ ۲۷۹: از سود و زیان خود به در نتوان بود 57شمارهٔ ۲۸۰: گر عمر بود تو را فزون از پانصد 58شمارهٔ ۲۸۱: زین سان که مراست از تو در سینه سر ...59شمارهٔ ۲۸۲: ای دل نفس تو می شمارند آخر 60شمارهٔ ۲۸۳: آگاه بزی ای دل و آگاه بمیر 61شمارهٔ ۲۸۴: ای دل مطلب رخ جهان آرایش 62شمارهٔ ۲۸۵: اندر همه عمر من شبی وقت نماز 63شمارهٔ ۲۸۶: با آنچ گسستنی است در پیوستی 64شمارهٔ ۲۸۷: هر چیز که او گفت چنان است همه 65شمارهٔ ۲۸۸: زنهار مگو که رهروان نیز نیند 66شمارهٔ ۲۸۹: تا نان حرام و آب یک روزهٔ ما 67شمارهٔ ۲۹۰: هر لقمه که آلوده بود قی به از آن

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ