کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زیب غزل کردم این سه بیت ملک را
    تا غزلم صدر هر مراسله باشد
    «ده دله از بهر چیست عاشق معشوق
    عاشق معشوق به که یکدله باشد
    با گله خوش نیست روی خوب تو دیدن
    دیدن رویت خوش است بی گله باشد
    طاقت و صبرم نمانده‌ست دگر هیچ
    در شب هجرم چه قدر حوصله باشد»
    دوست نشاید ز دوست در گله باشد
    مرد نباید که تنگ حوصله باشد
    دوش به هیچم خرید خواجه و ترسم
    باز پشیمان از این معامله باشد
    راهرو عشق باید از پی مقصود
    در قدمش صد هزار آبله باشد
    تند مران ای دلیل ره که مبادا
    خسته دلی در قفای قافله باشد
    موی تو زد حلقه بر میانت و نگذاشت
    یک سر مو در میانه فاصله باشد
    آن که مسلسل نمود طرهٔ لیلی
    خواست که مجنون اسیر سلسله باشد
    با غزل شاه نکته سنج فروغی
    من چه سرایم که قابل صله باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha