کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خالد بیا و عزم سفر زین مقام کن
    بر روضه رضا به دل و جان سلام کن
    از گفتگوی خام روافض دلم گرفت
    بر بند بار و قطع سخنهای خام کن
    بدعت سرای طوس نه جای اقامت است
    برخیز و روی دل به در پیر جام کن
    از خاک قندهار و هری نیز درگذر
    مقصود دل چو خاص بود ترک عام کن
    وز شام و مکه ات گره از کار وا نشد
    من بعد صبح را به ره هند شام کن
    خود را به خاک پای غلام علی فکن
    محو هوای روضه دارالسلام کن
    در کار خواجگی همه عمرم به باد رفت
    خود را دمی به خدمت آن شه غلام کن
    خالد چو هیچکس به سخن مرد ره نشد
    بگذر ز هر چه هست و سخن را تمام کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha