زرتشت بهرام پژدو
زراتشت نامه
47 – دعا کردن زرتشت و بیرون آمدن دست و پای اسب سیاه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وزان پس چو گفتار شه بشنوید جهانی در آن کار نظاره دید همانگه دعا کرد بر کردگار زراتشت در وی بنالید زار چو یک چند نالید ایزد پرست بیامد بمالید بر اسب دست برون آمد آن اسب را دست راست چنان هم که گشتاسب از وی بخواست شهنشاه ازان کار دلشاد شد دلش بیگمان معدن داد شد همه لشکر شاه خرم شدند وزان غم بیکبار بیغم شدند ثنا بر فزودند بر مرد دین همی خواند هرکس برو آفرین زراتشت را گشت بازار تیز ز انبوه گفتی که شد رستخیز زرتشت بهرام پژدو