زرتشت بهرام پژدو
زراتشت نامه
17 – گذشتن زراتشت از آب دریا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیامد زراتشت و رفت اندر آب بدان قوم فرمود کردن شتاب بدان آب دریا همی تاختند ابی آنکه جامه ز تن تاختند چو کشتی رود اندر آب روان برفتند بر آب دریا چنان تو گفتی بر آن آب پل بسته بود بر آن پل گذر کرد زتشت زود سفندار مذ ماه رفته تمام به روزی که خوانی انیرانش نام درین روز زرتشت پاکیزه دین در آمد سوی حد ایران زمین یکی جشن بود اندر آن روزگار بزرگان کشور فزون از شمار سراسر بدان جشنگاه آمدند ز شادی و رامش براه آمدند بدان جشنگه خواست شد زارتشت در آمد شب و شمع گیتی بکشت شب تیره تنها بر آن ره بخفت ولیکن روان با خرد داشت جفت زرتشت بهرام پژدو