کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۸۳۴: چشم اگر اینست و ابرو این و ناز و شیوه این
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم اگر اینست و ابرو این و ناز و شیوه این الوداع ای زهد و تقوی الفراق ای عقل و دین میکشی ناوک ز مژگان در کمان ابروان گه بد آنم میکشی ای نا مسلمان اگه بدین گر پری میگویدت من با تو میمانم نرنج بی ادب گر آدمی بودی نگفتی اینچنین دوش اندک برقعی از پیش رو برداشتی داشت ماه آسمان پیشه تو رویی بر زمین کمترین اقبال من بنگر که خود را بردرت از سره اخلاص میدانم غلام کمترین گر ملولی از حریم دل که تاریک است و ننگ دیده ماوانیست روشن بعد ازین آنجا نشین بعد ازینه کم جوی آزار دل ریش کمال هر چه در دل داشتم گفتم تو دانی بعد ازین کمال الدین خجندی