کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۸۲۵: ای نهاده بار هجران بر دل پر درد من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای نهاده بار هجران بر دل پر درد من تا چه آید بعد از این بر جان عم پرورد من ای صبا گر بوی او داری چه داری زود باش ورنه چون من رفته باشم در نیابی گرد من مردم چشمم بخون دل برای روی خلق آب و رنگی باز می آرد بروی زرد من شب همه شب اشک میریزم بزاری همچو شمع نسبتی دارد همانا درد او با درد من ابرتر دامن همی گرید ز اشک گرم من کوه سنگین دل همی نالد ز آه سرد من در میان خاک و خون می خفتم و خون میخورم خواب و خورد کس مبادا همچو خواب خوردمن ای کمال آندم که با من خلوتی افتد ترا گر تو خود جان عزیزی نیستی در خورد من کمال الدین خجندی