کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۵۸۷: عاشق کند مشاهده حق بروی یار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشق کند مشاهده حق بروی یار باری چنان طلب کن و عشقی چنین بیار بیچاره غافلان که ندارند درد عشق مشغول گشته اند به تضییع روز گار گر نیست در درون تو سوزی بسان شمع باری برون ربا بود این اشک را میار تو جان خود بخود نتوانی نگاهداشت دلدار خود بجوی و روانی بدو سپار چون صبح در هوای تو جان میدهم بصدق با همدم چنین بصفت همدمی بیار گویند کشتگان محبت نمرده اند من میرم از برای تو روزی هزار بار بویی چو برده ای ز گلستان معرفت زنهار ای کمال قناعت مکن به خار کمال الدین خجندی