کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۴۲۱: دی خرامان برهی بار مرا پیش آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دی خرامان برهی بار مرا پیش آمد فتنه آورد بمن روی بلا پیش آمد زلف مشکینش اگر داشت به عاشق سر جنگ با من آن روی بعد گونه صفا پیش آمد محتشم وار به هر سو که شد آن مه او را هم ره عاشق درویش گدا پیش آمد تحفة لایق معشوق چو در دست نداشت عاشق زار بزاری و دعا پیش آمد بر رخم گه چو در گه چو عقیق آمده اشک دیده را بی رخ او بین که چها پیش آمد ره غلط کردم و پی گم به ملاقات رقیب بازم آن رهزن دلها ز کجا پیش آمد نیست در عشق تو خون مژه مخصوص کمال که ازین سیل درین رو همه را پیش آمد کمال الدین خجندی