کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۳۷۶: چشم توأم به غمزه خونخوار می کشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم توأم به غمزه خونخوار می کشد آن خونبها بود که دگر بار میکشد ترسم کشند از حسدم بار و همنشین گر گویم این بکس که مرا بار میکشد آن قامت چو تیر و دو ابروی چون کمان پیوسته میکشد دل و همواره میکشد در انتظار کشتن خود تا یکی چو شمع می سوزدم چو عاقبت کار می کشد فکر میان او مکن ای دل که این خیال تن را تار می کند و زار می کشد ای آنکه صحتم طلبی زود تر مرا بنما به آن طبیب که بیمار می کشد بسیار زنده کرد لبش گفته ای کمال بسیار هم مگوی که بسیار می کشد کمال الدین خجندی