کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۴: بار از ستیزه کینه باران بجد گرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بار از ستیزه کینه باران بجد گرفت آزار ریش په نگاران بجد گرفت دیدند عاشقانش و آغاز گریه کرد گفتم درا به خانه که باران بجد گرفت دل با خیال آنکه سپاهان مبارکند سودای زلف و خال نگاران بجد گرفت افتاده را چو چاره نباشد ز دستگیر بیچاره زلف یم عذاران بجد گرفت کردند خاص و عام همه نسبتش به هزل زاهد که طمعن باده گساران بجد گرفت پیر مرید گیر چو لولی مفت فتاد سوی کسان چو آپنه داران بجد گرفت بی روی پار چشم نرت گریه را کمال این بار چو ابر بهاران بجد گرفت کمال الدین خجندی