کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۷: مجلس معطرست و به آن وقت ما خوش است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مجلس معطرست و به آن وقت ما خوش است کز خال و روی یار عبیری در آتش است با درد عشق ناله بلانی است سینه سوز اور مسکین دل ضعیف که دایم بلاکش است داری سر نظاره نشین در سرای چشم کز اشک سرخ بام و در او منفش است گفتی که ما ز بار کشی بس نمی کنیم این نکته باز گوی به باران که پس خوش است دارد به خستگی سر پیکان او هنوز صیدی که زخم خورد؛ آن تیر و ترکش است گناه خویش نوشتن فرشته را در دستش ار معارضه با آن پریوش است طومار زلف یار که شب خوانیش کمال پیش چراغ خوان که سوادی مشوش است کمال الدین خجندی