مجد همگر
غزل ها
شمارهٔ ۷۳: عید آمد ای نگارین بردار جام باده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عید آمد ای نگارین بردار جام باده و زبند غم برون شو تا دل شود گشاده عهد صبوح نوکن جام می کهن ده کم کن به عیش شیرین تلخی جام باده گوئی شبی ببینم من شادمان نشسته تو همچو شمع رخشان در مجلس ایستاده تو قصد رقص کرده من عزم پای بوست تو دست من گرفته من در پی ات فتاده تو مست عیش گشته من مست شور عشقت تو کام خویش رانده من داد وصل داده تو نرم کرده دل را من دل دلیر کرده زلف کجت گرفته لب بر لبت نهاده آیا بود که روزی در دست نرد وصلت نقشی چنین برافتد با آن نگار ساده ای چنگی نواگر برگوی این غزل را بهر صبوح عیدی در بزم شاهزاده شاهی که چون رخ آرد در کارزار چون پیل در پای اسبش افتد خورشید چون پیاده مجد همگر