جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی ز چه از خون جگر در طلب مه رویی شب دیجور به امّید سحر بیدارم بو که از زلف تو آرد به دماغم بویی تا به گرد رخ تو زلف چو چوگان دیدم در سر کوی تو سرگشته منم چون گویی گر زند ناوک دلدوزم از آن غمزه مست چه تفاوت کند از دست کمان ابرویی کسی ندیدست به عالم چو نگارم شوخی دلبری لاله رخی سنگ دلی مه رویی مشکل اینست که دل برد ز دستم ناگاه نیست جز لطف ویم در دو جهان دلجویی گرچه برگشت چو بخت از من بیچاره هنوز نفروشم به همه ملک جهانش مویی جهان ملک خاتون