جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز روی لطف کن در من نگاهی که تا گردم ز جانت نیکخواهی چو حلقه بر درت سرگشته ز آنم که در خوان وصالم نیست راهی وصالت از خدا خواهم به زاری نخواهم غیر از این مالی و جاهی دل مسکین سرگردان ما را نباشد جز سر زلفت پناهی به جان تو که در مهرت نکردم به غیر از عشق ورزیدن گناهی گناهی من اگر کردم خدا را شد اکنون آب چشمم عذرخواهی نگوید در غمت جز مردم چشم ندارم ای عزیز من گواهی گذاری گر کنی سویم ببینی ز مهرت رسته بر خاکم گیاهی شود قلب جهان چون زر سراسر اگر لطفت کند در ما نگاهی وگر لطفت نباشد دستگیرم جهان بر ما چو زندان است و چاهی رخش را چون کنم تشبیه با ماه که یک شب بدر باشد هر به ماهی چه نسبت زلف او با مشک تاتار که باشد در جهان او را سیاهی ز آهم رومکش درهم که باشد ضرورت زنگ آئینه ز آهی جهان ملک خاتون