جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی کی بگردانم من از روی تو روی واپس آیم باز در پات اوفتم چون توانم بودن آخر کم ز گوی تا به کی در جست و جوی وصل تو می روم افتان و خیزان کو به کوی ای صبا گر می توانی لطف کن حال زارم را به جانان بازگوی مدّتی شد تا که از سودای تو بر رخت آشفته گشتم همچو موی دوستان گویند این فریاد چیست ناله و افغان ز یار تندخوی تا مرا در قالب تن جان بود می کنم در راه وصلت جست و جوی باد کوی دوست بر خاکم نشاند آتش عشقش ببردم آب روی مدّعی چون ما به آب دیده دست از جهان شستیم دست از ما بشوی جهان ملک خاتون