جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه درد دلم را دوا می کنی نه بر گفته ی خود وفا می کنی نه یک شب به حالم کنی رحمتی نه فکری ز روز جزا می کنی نه کام دلم یک نفس می دهی نه از بند جورم رها می کنی چرا زخم بر دوستان می زنی چرا کام دشمن روا می کنی به خون غریبان کمر بسته ای مکن جان مکن جان خطا می کنی جفا با اسیران مسکین چرا به کام دل ناسزا می کنی فغانی برآرم ز جور تو من بگویم که با من چه ها می کنی چو جان در وفایت دهم مردوار جفا با من آخر چرا می کنی تو را در جهان نیست عیبی جز این که بیداد بر آشنا می کنی جهان ملک خاتون