جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از نادانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل بدادم به تو ای دوست من از نادانی تا کشیدم ز غمت این همه سرگردانی چند طومار صفت پیچ به پیچم بدهی چند همچون قلمم راست به سرگردانی قلم از شرح جمال تو به عجز آمده است زآنکه هر وصف که گوید تو دو صد چندانی گرچه عشّاق رخت هست فراوان لیکن کس نبودست به روی تو بدین حیرانی در دلم هست بسی درد و طبیبان گویند هر که را هست چنین درد توأش درمانی بی تکلّف همه در نقش رخت حیرانند نقش بندان جهان ای بت چین تا دانی نقش رویت به خیالم همه شب می گذرد گوید از دیده مرو زآنکه بدو درمانی جهان ملک خاتون